قدیما سیصد و شصت و پنج روز انتظار برای رسیدن بهار میکشیدیم. روزایی که هر کدومشون به اندازهی یک سال طول میکشیدن.
اما این روزا زود به زود بهار میاد و میره، اونقدری که هنوز تبریک اومدن این بهار رو تموم نکردیم، بهار بعدی از راه میرسه.
گفتم قدیما؟!
چقدر زود روزهای خوب حالمون به قدیما تبدیل شدن.
روزا طول میکشیدن چون در حال چشیدن طعم خوش زندگی بودیم.
تنها نگرانیمون این بود که نکنه سیزده بدر بارونی بشه و نتونیم با جمع فامیل بریم خوش گذرونی تو طبیعت.
اصلا فکرش رو نمیکردیم یک روزی هواپیما ها هم میتونن توی خیابون به زمین بشینن.
باور نمیکردیم که یک روزی برسه که برای سوار کشتی و هواپیما و حتی اتوبوس شدن قبلش باید حلالیت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.