مجموعه دلنوشته‌های مرز شکسته | ف.زینلی کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1

به نام خالق ابر و باد

نام مجموعه: مرز شکسته

نام نویسنده: ف.زینلی

مقدمه:
من مرزی از فولاد و سنگ به دور قلبم کشیده بودم
و به هیچ‌کس
اجازه عبور از آن را نمی دادم
ولی نمی‌دانم او چه داشت که مرز مرا
شکست و وارد شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پرینز نوچی

R.Reyhani

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/4/20
ارسالی‌ها
785
پسندها
8,218
امتیازها
25,273
مدال‌ها
22
سطح
15
 
  • #2
•| بسم رب القلم |•


آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند..


93A53839-432B-43A1-BB5B-977154E3AB7B.png

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : R.Reyhani

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
به نام خالق مهر و عشق

در میان کشوری نشسته بودم
که مرزهایش از فولاد و سنگ بود
و هیچ کس اجازه نداشت
به قلب کشور من وارد شود.
 

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4

روی دیدم که مزر کشورم ترک برداشت
آن گاه بود که برگشتم و
به بیرون نگاه کردم
دیدم که غریبه ای تیشه به دست گرفته
ومی خواهد مرز را بشکند
 

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
خوب که نگاه کردم
هیکل ظریفش را دیدم به همراه موهای فرفری
ولی چیز دیگری در او مرا جذب نمی کرد
مانده بودم چگونه می خواهد
فولاد و سنگ را درهم شکند.
 

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
هیکل ظریفش با تیشه ای که به دست گرفته بود تضاد عجیبی داشت
من مانده بودم که چگونه
می خواهد فولاد را ذوب کند.
 

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
وقتی به خارج از قلبم نگاه کردم
هیکل ظریفی را دیدم که موهای
مواجش همچون موج دریاست.
 

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
هرچه دوری می‌کردم
او نزدیک‌تر می‌شد
انگار دوری من از او
همانند آهن از آهن‌ربا
ناممکن بود
 

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
خنده‌هایش برای من
همانند نگاه کردن به دریا بود
وقتی این برایم جلب توجه کرد
فهمیدم بخشی از دیوار قلبم
فروریخته است.
 

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,009
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
به خود قول می‌دادم
که دیگر او را نمی بینم
ولی
قولم
همچون نوشتن بر روی شن
با دستان باد
بر باد می‌رفت.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا