دلنوشته هوس به نامه عشق | الیزابت پندلتون کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع LI li
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 35
  • بازدیدها 1,073
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
تنها و بی کس شده‌ام
تنها و بی‌جان..
خسته از این دوران تکراری هستم
جسم و روحم تهی از هرگونه امید به زندگی
خسته‌ام....خسته!..
 
آخرین ویرایش
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
هنوز هم بی حسم ، بی حسی و بی حسی
فقط سکوت و صدای تیک تاک ساعت ها به گوشم می‌رسد
عقربه های ساعت بر سر برنده شدن باهم مسابقه می‌دهند و زمان هرچه زودتر میگذرد
و ترس های من بیشتر می‌شوند ؛
بغض بیشتری در گلویم سد می‌شود و خون در رگ هایم منجمد میشوند
گویی دیگر در این دنیا نیستم !
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
دلم را مانند بوم سفید نقاشی به دستت سپردم
تا باهم داستان عشقمان را نقاشی کنیم
اما تو نقاشی زیبایمان را با دستان خودت پاره کردی !
گویی رسم نقاشی کشیدن را نمیدانی
پاره کردن بوم نقاشی کافی نبود ؟!
حتما باید له‌ش می‌کردی ؟!
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
قلبم تکه تکه شده
هر تکه‌اش از دیگری جدا شده .
باید با چسب به هم متصلشان کنم !
چسبی قوی ، شاید هم دوباره دلی بسازم اما دیگر آن دل ، دل سابق نمی‌شود که !
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
عشق چیست ؟!
اصلا کلمه ای به اسم عشق وجود دارد ؟
گمانم هوس را با عشق اشتباه گرفتن و اسم هوس هایشان را عشق گذاشته اند .
اگر تو عاشقی چرا دل شکسته ای ؟
چرا این دل عاشق و امیدوار را ناامید کرده ای ؟
چرا؟!...
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
خداوندا !
عذاب این عاشقی را از من بگیر
من نمی‌خواهمش !
کاش پاک کنی داشتم تا یادت را از ذهنم پاک می‌کردم
اما چه فایده بازهم اثرش است
خداوندا من دیگر هیچ آرامشی نمیخواهم
هیچ مرهمی نمیخواهم !
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
چطور می‌توانم تورا ببخشم ؟
چطور بازی دادنت را فراموش کنم ؟
تا زنده هستم تورا نخواهم بخشید !..
تا زنده هستم این بازی کثیف را فراموش نخواهم کرد !..
دلم می‌خواهد به گذشته فکر نکنم و امروزم را زندگی کنم
اما تا لبخند مصنوعی کنج لبم میگذارم
قلبم از از فشار و درد مچاله می شود و اجازه نمیدهد !
نمیتوانم !
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
هرشب قلبم برایت بی تابی میکرد
نمیخواستم بدانی !
نمیخواستم بدانی برای هر لحظه دیدنت بی تابی و لحظه شماری میکنم
حرف های دلم را با قلمی بر روی کاغذ پیاده می‌کردم
آن موقع بودی !
اما الان هم که نیستی بازهم قلم و کاغذ همدردم شده اند ؛ اما ایندفعه از بی تابی خود نمینویسم
آن بغض هایی که بر راه گلویم سد شده اند را پیاده میکنم...
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
در همین اتاق در همین زمان گفتی میروی ...
مرا ول کردی و رفتی
گریه هایم را دیدی اما اعتنایی نکردی
میدانستی بدونت میمیرم
میدانستی و رفتی ..
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
155
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
23
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
کاغذ های خیس شده روی میزم هستند
نگاهی به انها میکنم حرف دلم هستند !
تمام این کاغذهای خیس شده خوانده نشده است
اما ای کاش بتوانی بخوانی
بخوانی و بفهمی چه در دل من میگذرد
 
امضا : LI li
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا