کامل شده مجموعه دلنوشته های شفق قطبی من | ژیلا.ح کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nyx

نقاش انجمن + نویسنده افتخاری
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/12/18
ارسالی‌ها
2,480
پسندها
64,391
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
23
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #31

***
چیزهایی که یک‌روزی برات آرزو بودن، وقتی بهشون می‌رسی اون حس سابق رو بهشون نداری. گواهینامه‌ای که کلی سعی کردم بگیرمش، حالا تو کیف پولم گم شده. کنکوری که دوسالم‌ رو جهنم کرد، حالا شده یک‌خاطره و گذشته. وقت‌هایی که به دانشجوها با مقنعه‌های مشکی نگاه می‌کردم و می‌گفتم میشه یک‌روز منم یکی از اینا باشم؟ وارد دانشگاه شدم و فهمیدم اونی نبود که تصورش رو می‌کردم.
نمی‌دونم چرا هر بار که بهش می‌رسم، غمگین‌ترم می‌کنه. انگار یک‌چیزی توی وجودم گمشده که دنبالش می‌گردم. توی همه چیز. هر چقدر هم میرم جلو پیدا نمی‌شه. یک‌تیکه از وجود من گُمه!
با اینکه می‌دونم وقتی بهشون برسم قراره بگذرن و برن؛ ولی هنوزم دلم می‌خواد که برای بعضی چیز‌ها تلاش کنم. انگار فقط شوق قبل رسیدنش قشنگه. وقتی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

نقاش انجمن + نویسنده افتخاری
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/12/18
ارسالی‌ها
2,480
پسندها
64,391
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
23
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #32
***
تحمل آدما اونجایی واست سخت میشه که بعد از کلی فرصت دادن، تصمیم می‌گیری یک‌بارم که شده حق رو به خودت بدی. جایی برات سخت میشه که دیگه نمی‌تونی بگذری. نمی‌تونی منعطف باشی، اون فنری که هی می‌کشیدن، دیگه خراب شده. کش نمیاد، فقط می‌شکنه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

نقاش انجمن + نویسنده افتخاری
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/12/18
ارسالی‌ها
2,480
پسندها
64,391
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
23
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #33
***
قورتش بده، فریادش نزن. اون دردی رو که می‌خواد تیکه‌تیکه‌ات کنه بذار توی خودت بمونه. بعضی‌وقت‌ها خسته‌تر از اونیم که بخوام دردام رو به کسی ثابت کنم، خسته‌تر از اونیم که بتونم نشون بدم دنیا از پشت چشمای من چطوری می‌گذره، چطوری بیشتر وقت‌ها رو تنهایی گذروندم. چطوری توی جمع جلوی خودمو گرفتم تا غصه نزنه به صورتم و بشه یگ‌اخم غلیظ بین ابروهام. چون با اون همه جمعیت تنها بودم بازم. چطوری میشه این همه چیز رو تو خودم جا بدم وقتی حتی جا واسه خوشبختی ندارم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

نقاش انجمن + نویسنده افتخاری
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/12/18
ارسالی‌ها
2,480
پسندها
64,391
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
23
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #34
***
به نظر من اعتماد به نفس داشتن و عزت نفس، این‌طوری تعریف نمیشه. اینکه به خودت اعتماد داشته باشی یا خودت رو دوست داشته باشی نه. اعتماد به نفس یعنی بدونی کسانی هستند که بهت اعتماد دارن، کسایی هستن که دوست دارن. کسایی هستن که برات ارزش قائلن.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

نقاش انجمن + نویسنده افتخاری
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/12/18
ارسالی‌ها
2,480
پسندها
64,391
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
23
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #35

***
وقتی غذا به بدن آدم نمی‌رسه، وقتی گرسنه میشه و چیزی نیست که بخوره، بدن کم‌کم تحلیل می‌ره. ادامه‌دار که میشه سرت گیج میره، سست میشی، ضعف میکنی، انرژی برای ایستادن یا هر کاری رو از دست میدی و بدنت شروع میکنه به حمله کردن به خودش. خودی میزنه به خودی؛ و عقل دیوونه میشه. و بدترین و عجیب‌ترین و غیر معقول‌ترین تصمیم‌ها رو می‌گیره. حتی انگار خودش رو هم فراموش می‌کنه. پس چرا فکر می‌کنن روح یک‌چیز کمال‌گرایانه و جداست؟ چرا فکر می‌کنن روح یک‌منبع انرژی بی‌نهایت داره که تموم نمیشه؟ مثلا یک‌غذای نامحدود داره؟ همه‌ی آدما همیشه باید محکم و قوی باشن؟ یک‌روح قوی و با اراده؟ روح هم انرژی می‌خواد، شارژ، غذا، سوخت، معنویت یا هرچی که اسمشو می‌ذارن. وقتی بهش نمی‌رسه، دیوونه می‌شه،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

نقاش انجمن + نویسنده افتخاری
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/12/18
ارسالی‌ها
2,480
پسندها
64,391
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
23
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #36
***
همش مراقب رفتارتی، همش به این فکر می‌کنی نکنه بقیه ناراحت شن، نکنه به کسی بر بخوره، از خودت می‌زنی و بیخیال حق‌ خودت میشی ولی وکیل مدافع خوبی برای بقیه از آب در میای. بهترینا رو خودت نمی‌خوری و می‌ذاریشون برای مهمون، همش فکر نگاه مردمی، فکر اینکه چی‌ راجبت فکر می‌کنن، بذار یک‌چیزی بگم عزیز من، کمتر از صدسال دیگه هیچ‌کس هیچ‌چیز راجب تو یادش نیست. کمتر از صدسال دیگه هیچ اثری از وجودت روی زمین نیست و حتی همون مردم هم عوض شدن و به جاش یک‌نسل جدید اومده. مثل تلفن‌های دکمه‌ای که هوشمند شدن و کم‌کم اون دکمه‌ای‌ها فراموش میشن. کمتر از صدسال دیگه هیچ‌چیز از تو نمی‌مونه، پس این یک‌بار رو مرد و مردونه یک‌جوری زندگی کن که برای خودت باشه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

.Mobina.

مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
12/1/24
ارسالی‌ها
3,873
پسندها
9,332
امتیازها
38,773
مدال‌ها
20
سطح
16
 
  • مدیر
  • #37
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ~Deku
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 5)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا