متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته واله... | الهه خواجه علی کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #41
* جانا؛ تو چه دانی که پس از رفتن تو
به چه حالی ست، پریشان دل من...؟
به چه حالم که تو رفتی ز برم...؟
حال بشنو که برای تو من آیم به سخن:
حالی دارم
که در آن دفتر من همدمِ من
غم و رنج عادتِ من
عشق و احساس عجیب یاورِ من
خاک و دریا و برین خاطرِ من

تا کجا می کنی آخر تو جفا با دلِ من... با دلِ من...؟! *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #42
* گاه "هوا"ی بعضی آدم ها چنان مسمومت می کند...
که ترجیح می دهی دیگر هرگز "هوا" را به ریه هایت راه ندهی...! *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #43
* اینجا دیاری ست که اگر آرامش کسی را ناخواسته از وی بگیری،
بدون آنکه علتش را از تو جویا شوند،
چنان آرامشت را از تو خواهند گرفت
که هر واژه ی مثبتی که در ذهن داری
به دست فراموشی بسپاری...
چه رسد به "آرامش" !
درست مثل دختری که با "فریاد" از کابوس پرید...

و با سیلی "خاموش" شد...! *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #44
* قدیم تر ها فکر می کردم
که نویسنده ها خوشبخت ترین انسان های دنیا هستند...
تا اینکه خود نیز دست به قلم بردم...
می دانی دوست من...؟!
بیچاره نویسنده!
مردم دیگر به خاطر افکار روزمره نیز در عذابند و اما او...
علاوه بر افکار عادی، باید هر چیزی را از دریچه ای نو نیز بنگرد...

و این یعنی؛ یک فکر تازه! یک درد جدید! یک زخم نو...! *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #45
* بارها زمانه نواخت و ما رقصیدیم...
هر سازی را به فال نیک گرفتیم...
دل را به دریا زدیم،
و او را به این نوای بی صدایی سپردیم...
اما افسوس... چه حاصل جانان من؟!
وقتی این دل، تنها و تنها نوای ساز تو را می شناسد...
آری!
من ساز با تو بودن را

به همه ی ساز های جهان ترجیح می دهم... *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #46
* اگر قرار بود هر ثانیه از زندگی ام معادل یک نت موسیقی باشد،
سمفونی زندگانیم چنان آزاردهنده می شد،
که حتی خود نیز حاضر نمی شدم برای یک بار به آن گوش بسپارم... *
 
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #47
* نمیدانم چه گمشده ای دارم...
که در میان شلوغی خیابان های شهر؛
مغموم و شتابان به دنبال او میگردم...
نمیدانم...
شاید خودم را گم کرده ام،
و یا شاید
آرامشی نداشته را...! *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #48
* زمان،
درد ها را میبرد؛
اما زخم ها را هرگز!
در نهایت
ما میمانیم و یادگار درد هایی
که دیدنشان،

تار و پود وجودمان را به آتش میکشد... *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #49
* تمام وجودم
خلاصه در دفتر و قلمیست؛
که از خودم هم تنها ترند! *
 
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #50
* چشمم به اشک و درد فراقت گرفته خو...
جز من که مس**ت چشم تو شد؟ یار من، بگو! *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا