متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته"عاشقانه های دلم"|MAEE_A کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #31
بغضِ جا خوش کرده در گلویم را انکار می‌کنم!
آخر می‌دانم،
آن‌قدر دلت پاک و مهربان است که
با ناراحتی‌ام، ناراحت می‌شوی...
آخر، دلِ من کوچک است؛
تیره شدنِ سبزِ نگاهت را
تاب نمی‌آورد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #32
من، دلم را به تو داده‌ام!
مگر آدمی هدیه‌اش را باز پس می‌گیرد؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #33
غمگینم؛
چون باران‌های پاییزی...
چون برگ‌های روی زمینِ خیسِ باران خورده
دل‌گیرم!
چون عاشقی که دل‌تنگِ معشوقش است!
چون آن مردِ تنهای چتر به دستِ روی نیمکتِ پارک،
عاشقم!
چون خودم، عاشقِ توام!
عاشقِ همه چیزت!
مگر عاشق بودن دلیل می‌خواهد!؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #34
صدایم زدی
و برای بارِ هزارم،
در دل، جانم را فدایت کردم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #35
اینا می‌پرسن مجنونِ چیت شدم؟
آخه اونا که دلِ مهربونت رو نمی‌بینن!
آرامشِ صدات‌ رو نمی‌فهمن...
آرامشِ‌ کلامت‌ رو نمی‌فهمن...
حداقل بیا تا ببینن، نگاهِ سبزت رو...
تا ببینن چهره‌ی دل‌نشینت رو...
تا بفهمن که من مجنونِ چیت شدم!
تا بهم حق بدن که مجنونت باشم،
عشقِ دلم!
مجنونت می‌مونم، تا ابد!
تا دنیا دنیاست، تو دنیامی!

آخه من با عشقِ تو زنده‌ام...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #36
هر بار می‌نگرم تو را،
حس می‌کنم باید
سجده‌ی شکر به جا بیاورم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #37
چه می‌دانی از عاشقی که
هستی‌اش در چشمانت است؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #38
من عاشقِ چشمت شدم!
نه عقل بود و نه دلی...
چیزی نمی‌دانم در این دیوانگی و عاشقی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #39
راستش‌ رو بخوای،
امروز، خیلی دلم برات تنگ شده بود!
راستش‌ رو بخوای،
امروز، همه رو شبیهِ تو می‌دیدم!
امروز، بغض زیادی راهِ گلوم رو بسته بود!
راستش‌ رو بخوای،
امروز، از همیشه بیشتر عاشقت شده بودم!
امروز، بیشتر بهت فکر می‌کردم!
آخه امروز، روزی بود که عاشقت شدم!
روزی بود که قلبم با دیدنت تندتر تپید...
امروز، سالگردِ عاشقی‌ام بود...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,378
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • نویسنده موضوع
  • #40
مگه میشه، هر روز به یادت نباشم؟
مگه میشه، هر روز، به عکست خیره نشم؟
آخه مگه میشه،
دلِ عاشقم، به کسی جز تو فکر کنه؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Maede Shams
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا