متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته یک تیکه از قلبم | Yegane کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع YGNeae
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 2,371
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #1

نام دلنوشته: یک تیکه از قلبم

نام نویسنده: Yegane
ویراستار: نسترن بانو

مقدمه:


یک تیکه از قلبم
شاید کوچک باشد
اما برای تو که بدون فهمیدنِ عواقبش، شروع به رنگ زدنِ آن کردی

می‌تواند صدها حرف داشته باشد...

68162

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #2
قلبم سرزمینی بود که هیچ چیز در آن رشد نمی‌کرد
اما بعد از اینکه گفتی:
" اینجا خانه و فقط مال من است"
گل‌هایی به رنگ عشق در آن، هر لحظه بلندتر شد و نتوانستم جلوی آن‌ها را بگیرم...
پس مواظب باش آن‌ها را زیر پایت له نکنی!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #3
شاید عشق تو یک سرباز است که با تمام وجودش می‌جنگد؛
اما می‌خواهم تصور کنم که هم اکنون در میدانی است تا به درِ من برسد و برای من شود...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #4
به من یاد داده‌اند تسلیم نشوم؛
اما تو قلب مرا هم اکنون داری
همه وجود من تسلیم قلب خودت شده
و هر بخش آن مال توست
و تو... چه پیروزی بزرگی را بدست آورده‌ای
ولی حیف که خودت نمی‌دانی پیروز، تو هستی...!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #5
صدا را می‌شنوی؟
قلبم است، چقدر بلند گریه می‌کند!
اشک می‌ریزد تا مثل تو مقدس شود و همانطور که تو صدای قلبم را می‌شنوی، صدای قلبت را بشنود...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #6
چیزی که مرا سر پا نگه داشته است
اراده‌ی قوی‌ام نیست،
عشق تو است؛
اما حیف که
نمی‌دانی...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #7
سایه‌ای که بر روی هیچ کس نمی‌انداختی، من را محاصره کرد!
این را چه تعبیر کنم؟
یک عشق؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #8
همیشه، گذشتن از چیزهایی که ناراحتم می‌کنند واقعا سخت است
چون
تنها دلایلی هستند که باعثِ خوشحالی و خنده‌ام می‌شوند

درست مثل خود «تو»...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #9
همه ما از ساعت 12 شب تا 4 صبح، بدترین و غم انگیزترین ساعات زندگی مان را سپری می‌کنیم
چون...
با بی رحمی تمام به خودمان، انقدر به یک شخص فکر می‌کنیم و فکر می‌کنیم
تا اینکه بدون آنکه بدانیم، صبح با قلب درد و چشمان سرخ‌تر از خون از خواب بیدار می‌شویم...
پس کی قرار است
این زندگیِ بی رحمانه...
این قلب دردها...
سرخیِ چشم‌ها...
صبوری‌ها و دردها...
و همه روزهای تنهایی
تمام شود؟
-هیچ وقت...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #10
هر وقت از کنارت رد می‌شوم، از نظر خودت به عادی‌ترین حالت ممکن به من لبخند می‌زنی؛
اما چطور این را توصیف کنم که همان لبخند ساده،
روز مرا می‌سازد...؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا