متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دلنوشته همین الان یهویی|samiar7 کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع سامیار زاهد
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 49
  • بازدیدها 2,210
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام دلنوشته:همین الان یهویی

نویسنده:samiar7

مقدمه

همین الان یهویی!

عجیبه؟!

شاید!

ولی همین الان یهویی دلم گرفت!
خیلی یهویی!

چراشو نمیدونم شاید هم میدونم و دلم نمیخواد بازگو کنم!

ولی... بیخیالش...همین الان یهویی

56158
 
آخرین ویرایش
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #2
خستم!
نه خسته از تو!

نه خسته از روزگار!

نه خسته از زندگی!

از خودم خسته شدم!
 
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #3
جوری قلبم توی سینم میتپه که احساس میکنم همه چی داره تموم میشه!

احساس میکنم دیگه اخراشه!

ثانیه های اخر!

اما الان دوماهه که ثانیه ثانیه میگذرعو من بازم همینجام!...درست همین جا!
 
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #4
شاید همه فکر کنن خیلی ادم تخسیم و خیلیم کله شقم!

ولی فقط کسایی که میشناسنم میدونن خیلی جاها برای گرفتن حقم کوتاه اومدم
 
آخرین ویرایش
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #5
بعضیا واقعا تنهان!...اونقدر تنها که خودشون رو شاد ترین فرد روی زمین نشون میدن!

لبخند مصنوعیشونو باور نکنید:/
 
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #6
حالم اونقدر بده که دلم میخواد تمام افکارمو بالا بیارم!
 
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #7
یه روز نحس

تو خونه حبس

یه جای تاریک

بدون نور

فکر کنم خدا رفته یه جای دور...
 
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #8
اونقدر این جمله ی«باید برم »رو در روز برام تکرار میکردی که تا دهنت وا میشد خودم باید بری رو بهت یاد اوری میکردم!
 
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #9
دلم میخواد به عقب بر گردم و یه روز رو کامل بخوابم!

میدونی چه روزی؟!

اره همون روز که برای ا‌ولین بار چشماتو دیدم!
 
آخرین ویرایش
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #10
یه روزی از این دنیا میرم!
مطمعنا هممون یه روز از این دنیا میریم...ولی دلم میخواد بدونم بعد مرگم چی میشع!...

به نظرم حتی برام عزاداری هم نمیکنن!
حتی برام عذاداری هم نمیکنین
 
آخرین ویرایش
امضا : سامیار زاهد
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا