متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته حس من|سامیار زاهد کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع سامیار زاهد
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 52
  • بازدیدها 3,769
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #21
تو با حس و علاقه بچه‌گانه‌ای که داشتی، با این‌که می‌دانستی خودم عاشق هستم؛ باعث بروز خیلی از مشکل‌ها شدی!
باعث دور شدنم از جمع‌ها
عذاب وجدانی که نباید داشته باشم
حس شک به همه
کسی نبودم که از دوستانم دور باشم، اما به خاطر تو شدم!
همه چیز عادی بود، جمع‌های ۴نفره‌مان به راه بود!محبت‌های گاه بیگاهم
لبخندهایم، شیطنت‌هایم!
اما تو...
با پرورش حس کودکانه‌ای که نامش را عشق گذاشته بودی، همه چیز را به هم زدی!
من خوشبخت نبودم، اری کسی که دوستش داشتم عاشقم نبود اما تو هیچ‌وقت حق عاشقی نداشتی!
جان گفتن‌های ساده‌ی مرا، عشق و علاقه تعبیر کردی و می‌شود به زبان ساده گفت:
«تمام روابط دوستی بینمان را خراب کردی.»
و حال بنشین و افسوس بخور، دیگر هیچ‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #22
حس من
...
هنوز هم با شنیدن صدایت
به مرز جنون می‌رسد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #23
تو چه می‌فهمی از تنهایی و ترس!
چه می‌فهمی از دور شدن از جمع‌ها
چه می‌فهمی از خاطراتی که باید به اجبار فراموشش کنی؟
چه می‌فهمی؟
تو از دیدن گریه خواهر و دم نزدن، شنیدن نصیحت‌های برادر و عمل نکردن
چه می‌فهمی؟
راستش را بگو! چه می‌فهمی؟
اگر تو به جای من بودی مرده بودی!
پس تو دیگر پاپیچم نشو!
پاپیچ نشو و سرزنش نکن!
خودت را جای من بذار، آن‌گاه کمی از فشاری را که تحمل می‌کنم درک می‌کنی!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #24
حتی حس دیوانه من هم می‌داند که:

"بعضی‌ها را نمی‌شود داشت
اما می‌شود بی‌اندازه دوستشان داشت!"


تو چرا نمی‌فهمی؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #25
هر کس از این دنیا چیزی برمی‌دارد...
اما حس من یاد گرفته است که تنها دست بردارد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #26
خسته‌ام، مثل درخت سروی که سال‌ها در برابر طوفان ایستاد...

و روزی که به نسیمی دل داد، شکست…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #27
حس من کمی مرگ می‌خواهد
همین و بس!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #28
چه کسی می‌داند اخر جاده به کجا خواهد رسید!
هیچ‌کس!
اصلا بگو ببینم کسی تا کنون انتهای جاده را دیده است؟
مستمعی هستم برای شنیدن حقیقت،
اری حس من هم اکنون نیاز کن. کمی تعریف از انتهای جاده است.
یک تعریف کوچک هم کافیست،
فقط می‌خواهم بدانم جاده خاکی که در آن زیر نور سوزان خورشید،
در برف و زمستان، باران و کولاک فصل‌ها به سختی قدم برمی‌دارم
به کجا می‌رسد!
می‌خواهم بدانم ایا این همه راه به ثمره‌ی‌خوبی می‌رسد؟
که اگر نه زودتر تمامش کنم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #29
حس من امروز خشمگین است...
دلش می‌خواهد تمام زمین و زمان را به هم بریزد!
این روزها فکر می‌کند که خدا در اوقات فراغت نزد ما می‌اید و تمام بلاهای
زمینی و اسمانی را بر من و حسم نازل می‌کند.


و اری من هم با او موافقم!
خوب این حس، حس من است.
متعلق به من است، من که نمی‌توانم بر علیه خودم باشم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
سطح
5
 
ارسالی‌ها
1,133
پسندها
50,842
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #30
حس من!
حـــــس مــــن؟
راستش را بگویم می‌خواستم توصیفش کنم
اما خب انسان درون گرایی نیستم که قادر به توصیف خودم باشه...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا