دلنوشته بیگناهیم ثابت نشد |شادی کاربرانجمن یک رمان

^-^miss- fateme:) · 7/4/19

‏کاش میتونستم به جای خونه تکونی
خاطرات تکونی هم بکنم
و اون خاطره هایی که حالم رو خراب میکردن رو بریزم دور

^-^miss- fateme:) · 7/4/19

کاش قبل از شروع رابطه،
قبل از شوخی‌شوخی، جدی‌جدی شدن،
قبل از ردپا گذاشتن رو قلب من
خوب براندازش میکردی!
که نکنه ایرادی،
اشکالی،
نقصی داشته باشه
که بعدها توجهت رو جلب کنه ...
دلم می‌گیره وقتی می‌بینم
جلوم وایستادی مثل یک سنگ ، مثل یک یخ که هیچ احساسی قلبت نیس قاطعانه بدون توجه به قلب ضعیفم میگی :
"ما به درد هم نمی‌خوریم..."

^-^miss- fateme:) · 7/4/19

بعضى روزها آرزو ميكنم ميتونستم
به عقب برگردم...
نه براى اينكه چيزى رو تغيير بدم،
فقط براى اينكه يه سرى چيزها رو
دوباره حس كنم...

^-^miss- fateme:) · 7/4/19

بهم احترام گذاشتن بهشون احترام گذاشتم
بهم احترام نذاشتن هم باز بهشون احترام گذاشتم
اجازه ندادم عملكرد ديگران از ادب من چيزى كم کنه
چون من نماينده ى وجود خودم هستم نه ديگران

^-^miss- fateme:) · 12/4/19

آدم وقتی دستش بشکنه بازم کار میکنه
پاش بشکنه بازم راه میره
گردنش بشکنه بازم میچرخه
کمرش بشکنه بازم تلاش میکنه زندگی میکنه

اما قلبش که بشکنه دیگه زنده نیست که زندگی کنه.....
قلبم شکست خیلی هم شکست ولی نمیدونم چرا هنوز زنده ام شاید روزگار بازم میخواد با جسم بی جونم بازی کنه

^-^miss- fateme:) · 12/4/19

مردم عوض شدن،
زمونه عوض شده،
ميدونيد،اين روزها
وقتي با يه نفر دست ميدي
بعدش بايد انگشتات رو هم بشماري و
ببيني که هر 5 تا رو پس گرفتي یا نه..

^-^miss- fateme:) · 12/4/19

‏کاش حداقل خـدا میفهمید
که چقد دلمو میشکنه وقتی
آرزوهای منو واسه بقیه براورده میکنه...

^-^miss- fateme:) · 12/4/19

زمونھ‌عوض شده آدماش
عوضی تر
ڪسۍ ادعای وفا داره از همه
بی وفاتره
ڪسی ڪه ادعای رفاقت داره ازصدتا دشمن بدتره
ڪسی ڪه ادعاۍ موندن داره از همه رفتنی تره

^-^miss- fateme:) · 12/4/19

اگه کسی سنگدل ترین آدم روی زمین هم باشه
یک لحظـه
یاد کسی روی قفسه سینه اش سنگینی کنه
اونوقت بی اختيار نفس عمیقی میکشیه
تا سنکوپ نکنه..

اما شما هرچقدر هم برام بدی کردین با زجر کشیدن من نفس تازه ای گرفتین :(
با هر قطره گریه های من از ته دل لبخند زدین
نامردی هم اینقدر :(

^-^miss- fateme:) · 13/4/19

چقد دلم براخودم میسوزه
آخه من سنی ندارم
چرا این همه دردو تحمل می کنم
چرا انقدر نسبت بهم بی توجه هستند
هنوز اول راهی، نباید ضربه بخورم از همه
عکسامو که می بینم میگم کی باورش میشه پشت لبخندای این دختر انقدر درد تحمیل شده باشه
کی باورش میشه بعضی وقتای چشای قشنگش قرمز بشه پُف کنه انگار با مشت کوبیدن بهش
یا بشینه از شدت بی کسی، به دیوار زل بزنه اشک بریزه
حیف جوونیم نیست ؟!
چرا باهام این کارو می کنن
من که چیزی نمی خوام جز ارامش، جز کمی درک
دلم می خواد به حال بی کَسیم در به دریم زار بزنم
کِی میمیرم خلاص شم "من" ؟

دلنوشته بیگناهیم ثابت نشد |شادی کاربرانجمن یک رمان

گزینه‌های بیشتر

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن

امضا : ^-^miss- fateme:)

موضوعات مشابه