• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته دو فرشته | شادی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ^-^miss- fateme:)
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 20
  • بازدیدها 1,433
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
خوشبخت شدن یعنی اغوش پر مهر مادرت باشی
همراه با بوسه های فراوان پدرت
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
وقتی پدرم پشتگاهم میشود
فکر میکنم قوی ترین دختر دنیا هستم
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
چيزي كه باعث ميشود انسان زندگی کند نفس كشيدن نيست
شنيدن صداي پدر مادراست
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
وقتی که کودک بودم من رامی گذاشتی روی دلت و ازمن میپرسیدی قلب پدر کی هست؟
من هم با صدای کودکانه میگفتم: من
بازهم میپرسیدی جگر پدر کی هست؟
میگفتم: من
و باز هم میپرسیدی چشم پدر کی هست ؟
میگفتم: من
ان موقع ها درک نمیکردم قلب پدربودن و جگر پدر بودن و چشم پدربودن یعنی چه!؟
این را وقتی متوجه شدم که صورتت پر از چروک شده است موهایت رنگ سیاهش را از دست داده است! پدرجانم تمام موهایت را دیدم ﮐﻪ ﺑرای من سفیدشده است وازعذاب کشیدن من آرام آرام شکسته ای...
آری فهمیدم قلب پدر بودن یعنی وقتی تو ناراحت هستی من دلم بی قرار است ،
جگر پدر بودن یعنی وقتی بیماری و ناخوشیت را میبینم جگرم آتیش میگیرد
و چشم پدر بودن یعنی وقتی نور چشم هایت کم شده اند چشم های من هم خیس شده اند

پدرجانم دوستت دارم
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
پدرم
تنها کسی ست هنگامی که داشتم حرف زدن را می اموختم اولین کلمه ای را که تلفظ کردم پدر بود
تنها کسی ست که با شنیدن این کلمه ام اشک ذوق از چشمانش جاری شد
تنها کسی ست که من را به اغوش گرفت با خوشحالی و بوسه های فراوان چرخاند
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
پدر ،مادرم نور های اسمانی من هستند
خدایا هیچ بشری را درباره ی پدر مادر امتهان نکن !
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
مادر ، مادر ، مادر
وقتی این کلمه را میشنوم
تک تک اعضای بدنم حتی تک تک ناخن هایم ارامشی منتقل میشود
انگار قرص ارامبخش خورده ام
اماقرصی به اسم مادر
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
نميدانم شما هم مانند من هستين يا نه
اما من بعضي وقت ها میبینم که مادر يا پدرم خوابند،
زُل ميزنم تا ببينم قفسه ي سينه شان بالا پايين ميرود يا نه...
ناخودآگاه استرس تمام وجودم راميگيرد كه نكند يک وقت تكون نخورد...
خيلي وقت هاانقدر سر و صدا ميكنم تا بيدار بشوند و خيالم راحت شود!
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
یادش بخیر
وقتی بیمار میشدم و پزشک ازمن می پرسید بیماریت چی هست ؟
منتظر می ماندم تا مادرم جواب دهد
چون می دانستم مادرم همان احساسی رادارد که من دارم
حتی از خودم هم بیشتر دردم را احساس میکند !!!
 
آخرین ویرایش
امضا : ^-^miss- fateme:)
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] NO Mercy

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
فدای مادری شوم .
همیشه کنارم بوده است .
همیشه پشتگاهم بوده است .
همیشه کمکم کرده است .
همیشه به فکرم بوده است .
و منت نزاشته است !!
دوستت دارم مادر
 
امضا : ^-^miss- fateme:)
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا