نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

روی سایت دلنوشته‌ی مشکی مات | ~Yäs کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع -No Voice
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 33
  • بازدیدها 3,108
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام دلنوشته: مشکی مات
نویسنده: ~Yäs
تگ: منتخب

مقدمه:
مشکی! چرا قلب مشکی نیست؟ مگر نه این‌که قلب تمام احساسات را در خود دارد و مشکی هم تمام رنگ‌ها را؟! اصلا از نظر من جهان هم مشکی است! او هم مردم رنگارنگ را در آغوش گرفته!
495733_d7783133485ad58a623f90b5963d865c.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice

Hani.Nt

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,049
پسندها
14,008
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #2

134551

" به نام ایزد منان "
هر انچه از دل برآید، خوش آید!

کاربر گرامی نهایت قدردانی را داریم که نوشته های زیبایتان را در انجمن یک رمان به اشتراک می گذارید!
خواهشمندیم پیش از پست گذاری و شروع دلنوشته ی خود، قوانین زیر را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته ی کاربران"

پس از گذشت حداقل 30 پست از دلنوشته تان، می توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید.
"درخواست تگ دلنوشته"

همچنین پس از گذشت 30پست از دلنوشته تان قادر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Hani.Nt

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
مشکی!
چرا قلب مشکی نیست؟
مگر نه این‌که قلب تمام احساسات را در خود دارد و مشکی هم تمام رنگ‌ها را؟
اصلا از نظر من جهان هم مشکی است!
او هم مردم رنگارنگ را در آغوش گرفته!
فکر کنم علاقه‌ی من به مشکی‌مات ،از آن‌جایی شروع شد که این‌همه بزرگی و دارا بودن مشکی، کیش و ماتم کرد.
نمی‌دانم!
شاید هم این علاقه‌ی روزافزون من از آن‌جایی افزون شد که برای اولین بار به تو گفتم و تو باز هم بحث را شوخی شوخی ادامه دادی و من باز هم از خود پرسیدم که تو مشکی‌مات نیستی؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
چندی پیش خبر آخرین مدل اتومبیل را دیدم با تیتر «مشکی‌ترین مشکی جهان!»
جذاب بود، جذاب و زیبا!
نه به خاطر مدلش یا قیمت نجومی‌اش که می‌دانی هرگز اهل مد نبودم و نیستم!
جذاب بود زیرا که با دیدنش حس می‌کردم تمام دنیا را در یک قاب دیده‌ام؛
دنیا منظورم تنها کهکشان و زمین نیست‌ ها!
گویا تمام کهکشان و زمین و حتی رنگ‌های آدم‌ها و حتی قلب‌های سرشار از احساسات رنگی‌رنگی‌اشان در آن رنگ مشکی مات ۹۸٪ خلاصه شده بود...
حتی تو!
تو را هم با جزئیات در آن دیدم! از جمله ذهن و قلبت را که من همچنان معتقدم تمام دنیا کوررنگی دارند و آن‌ها هم باید قاعدتاً مشکی باشند؛ مشکی‌مات!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
نه که بگویم هیچ رنگی نیست و تنها مشکی، نه! من هم کمال‌طلبم؛ مثل تمام انسان‌ها! و شاید این دلیلی‌ست که مشکی‌مات و تو را می‌خواهم!
باشد باشد! می‌دانم من خیلی چیز‌ها را می‌خواهم‌؛ اما حتی تو هم نمی‌توانی تصور کنی که تا چه حد خواهان کشف رنگ اصلی تمام انسان‌ها هستم! کلیت‌شان!
شاید در روزگاری که شاید من هم نباشم، کسی این نوشته به دستش برسد و برعکس تو که تنها با لبخند چشمانت خیره‌ام می‌شوی، دست به کار شود و کاری برای کشف و اثبات رنگ قلب و مغز حقیقی انسان‌ها بکند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
خوب به خاطر دارم که یکی از دوستانم پس از پی بردن به این علاقه‌ی از نظرش عجیب من، برایم دلیل پشت دلیل چید که من هم مشکی هستم؛ آن هم از نوع مات؛ همان‌قدر گنگ...
گنگ!
نمی‌دانم! شاید از همان روز این کلمه هم برایم مشکی‌ مات رنگ شد، شاید از همان روزها بود که به این نتیجه رسیدم تو هم گنگی!
می‌دانم خنده‌دار است! دلیل‌های پی‌در‌‌پی پشت هم ردیف می‌کنم تا تو را در ذهن خود به اصلیت مشکی‌مات نزدیک و نزدیک‌تر کنم!
شاید تنها دلیلی هم که به ذهنم می‌رسد این است که اگر روزی از هرچیز متعلق به تو دل کندم، به خاطر همین مشکی‌مات جایگاهت کامل از بین نرود‌. دلیلم اندکی رگه‌های ترس دارد و عجیب ترسناک است!
راستش را بخواهی من برخلاف ظاهر بی‌تفاوت و شجاعم، به شدت احساس مالکیت و غیرت دارم بر روی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
اوه!
شاید دیگر خیلی از تو تعریف کردم! اما تو تنها برای من تعریفی هستی!
این همه مشکی بودنت، حتی دوستانم را می‌ترساند و من را "دیوانه" خطاب می‌کنند!
اشتباه نکن!
من دوستدار تاریکی نیستم؛ من تنها از تاریکی‌ای خوشم می‌آید که تو در آن باشی!
نه که بترسم از تاریکی، نه! برخلاف باور عموم که تاریکی را مشکی می‌دانند، از نظر من تاریکی بی‌رنگ است، و بی‌رنگ در دنیای رنگارنگ من جایی ندارد!
گفته بودم که رنگارنگ همان معادل کلمه‌ی مشکی است دیگر؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
البته مشکی بودن تو دلیل بر سازش همیشگی ما نیست!
و خودت خوب می‌دانی قرار نیست پس از بحث‌های زیادمان هیچ‌یک‌ دیگری را ترک کند!
به گفته یکی دیگر از دوستانم، شاید ما زیادی شبیه به تام و جری هستیم و هیچ‌یک بدون دیگری طاقت نمی‌آورد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
اعتراف می‌کنم مدتی سعی در تغییر علاقه‌ام داشتم!
با این‌که با دلیل و منطق وابستگی به مشکی‌مات پیدا کرده بودم اما خب... کلا عادت کرده‌ام که زمانی که احساس کردم به چیزی وابسته شدم، مدتی خلاف آن وابستگی رفتار کنم؛ حتی با خود تو! خب، داشتم‌ می‌گفتم! علاقه‌ام را تغییر دادم به زرد؛ البته دیگر می‌دانی که دلیل علایق من برخلاف خیلی از دختر‌ها آمدن به رنگ پوست و... نیست! و این بار دلیلی نداشتم برای تغییر این علاقه به زرد!
شاید هم فکر می‌کردم دلیل ندارم، در صورتی که داشتم!
زرد با مشکی آن هم مات تضاد زیبای عجیبی داشت؛
درست مثل من و تو!
و باز هم تو!
نمی‌دانم چرا تمام این جملات به "تو" ختم می‌شود؟!
ته بحث‌های من مشکی مات است!
می‌گویم نکند تو مشکی‌مات نیستی، بلکه مشکی‌مات تو است؟
گیج...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,838
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
آخ اگر بدانی رقیبت مشکی‌مات است!
حسود‌خان من!
من از همان اول اعتراف کردم به حسود بودنم روی دوستانم؛ اما تو هرگز نگفتی و من دلم غنج می‌رفت برای حسادت‌هایت که هرگز حاضر به قبول‌شان نشدی!
یادم است در دوران راهنمایی معلم ادبیات‌مان در مورد بار کلمات صحبت می‌کرد؛ مثلا می‌گفت حسادت، بار معنایی منفی دارد.
اما می‌دانی؟ من تا ته دنیا روی "تّو" حسودم!
مسئله‌ی غیرت فرق دارد با حسادت!
غیرت من سرجای خودش آرام خوابیده و تا وقتی که احساس خطر نکند، غرش نمی‌کند؛ اما من حتی به شانه‌ات هم حسادت می‌کنم!
انتظار داشتی بگویم بالشت یا هر چیزی جز شانه؟!
تو که خود می‌دانی آرامش من در پنجه زدن درون موهایت است!
به نظرت مشکی‌مات بار معنایی‌اش منفی است یا مثبت؟
شاید هم باید بپرسم بار معنایی تو مثبت است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : -No Voice
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا