متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

کامل شده مجموعه اشعار یاد | علی ناصری شاعر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع alinasserikhanik
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 38
  • بازدیدها 3,086
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #21
***
دیدار یار:

شب، آب و دیدار
من، ماه و باران
می‌دیدم زلف کج رویاهایم،
در بوسه گاه ماه و آب
حجم سکوت،
در نفس آینه
نفسِ شیرین خیالی‌هایم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #22
***
چشم به راه (شعر انتظار):
به یادت دل شده باران. کجایی؟
همه این پیکرم زندان. کجایی؟
هزاران چشم من دارم به راهت،
نبیند چشم من. درمان کجایی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #23
***
پیام ایستادگی:

داد از این روزهای
در هزار توی سایه‌های زشت
مکر خون‌آشام
و من فریادی در سکوت
وای بر شما!
داد از شعارهای رنگی
نفاق‌های بزرگ
لگام‌های پاره آزادی
در آن سوی دشت هیاهو،
آن دوراها
یادمان هست؟
روح الله... .
شیطان بزرگ
آب بردن صهیون
آه از سردابه‌ی فراموشی
سکوت آزار دهند
سازمان‌های بی‌ریخت!
جسارت‌های بزرگ
اف بر نادان‌ها
سینه‌ام به آه
***
بارانی جسارت‌های بزرگ
بی‌هدف به سوزهای پیچک وار
به اندوه بزرگ واژگان
آهم به زمان‌های فر کشیده
به سال نو
جنگ‌های نا برابر
هدیه کریسمس
پروانه‌ای‌ها، پر سوخته
مظلومیت اسلام
صدای درد، باران گلوله
اشک مادران مقاومت
تقدیمی شیطان به غاصبان
هزینه آزادی به اسارت
شقاوت‌های دور، وقاحت‌های نزدیک
راه را باید یافت
خون دل باید خورد
چشم را باید شست
شهدا مردانه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #24
***
شاهد شب:

دی شب به سکوت شاهد شب بودم
در عین ترانه، دست بر لب بودم
در گرمی رقص قلم ذوق بیان،
در مجمر جان به سایه در تب بودم
اندام شب و کنج لب و چشم اسیر
بی‌گانه زجان به نیش عقرب بودم
دست شب و زلف ماه و پیراهن او
مستانه به صید دانه در شب بودم
در کاوش چشم دل و این جان اسیر،
در عمق وجود سمت مطلب بودم
تا تیشه به ریشه‌ام شود و جانم زد،
فرهادتر از تیشه و در سب بودم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #25
***
خانه خالی:

سوز باران دل و سفره‌ی ایمان سر شد
اشک و تزویر سحر این شجربی بر شد
خانه خالی شد از ایام خداوند جهان
آه یاران طمع، چشم به راهم در شد
در همه کوچه عشّاق پی او گشتم
آه مولا چقدرکوچه به راهم شر شد
چقدر شکل ریا سفنه شده داغ به سر
یاد در محضر دل، ذکر سحراب‌تر شد
خوان خاتم به دل، منتظران راه است
اشک ویرانه‌ی عالم که جهانی کر شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #26
***
کربلایی شده‌ایم:

تقدیم به یاران مقاومت که در امتداد راه حسین (ع) به انتظار ظهور آقا امام عصر عج وآزادی قدس شریف هستند:
ما در ره قدس کربلایی شده‌ایم
مردان رَه‌ایم و نی‌نوایی شده‌ایم
در پرچم انقلاب و آزادی قدس،
با خصم به جنگ تا رهایی شده‌ایم.
***
تقدیم به تمامی مردان مردی که در راه حفظ حریم حرم سر دادند:
روزی که دوباره از سفر برگشتی
دربارش عشق و ناله پرپر گشتی
گوش طمع شب زدگان مالیدی
جانانه به خط عشق، بی سر گشتی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #27
***
زلف یار:

من به نگار آینه، صورت ماه دیده‌ام
من به امید دلبری، سایه‌ی آه دیده‌ام
دیده‌ی بند زلف تو، شیشه هستی‌ام بزد
من به دیار م**س.ت خود، عمر تباه دیده‌ام
تا که به دل شنیده‌ام، صورت ماه دیده‌ام
من به جمال ماه تو زلف سیاه دیده‌ام
تا به ترانه‌ام شوی، نامه و ناله‌ای شوی
من به سکوت سایه‌ات، مهر گیاه دیده‌ام
با که به سر برم به تو، دیده به دل نموده‌ام
عین به اشک دیده‌ات، خانه به راه دیده‌ام.

پ.ن: تقدیم به همسرم که سختی زندگی با جانباز موج انفجار را تحمل کرد و... .
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #28
***
ماه عشق:

چه خوب آمدی ماه من، ماه عشق
منم عشق ماه و تویی راه عشق
تویی غرق نور، منم خیره سر
برم آمدی شانه‌ام، شاه عشق!
چه خوب آمدی، ماه قرآن تویی
منم سوی قرآن به درگاه عشق
تویی ماه و مسجد و مولای عشق
من و شرم‌هایم، چو جولاه عشق
هلالت پیامی به فصل و عروج
تویی عطر معنی به زَراه عشق
تو ماهی به کوفه و محراب خون
تو درد مولا به چاهی پر از آه عشق
توانم که یک در هزارت تواضع کنم
من و ماه و سوز گناهان، به درگاه عشق
سحرها سبب می‌شوی راه‌ها
تو سوزهایی به اَفراه عشق
و عینم و چشمان پر ادعا
و پیمانه جویم چو زِواه عشق.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #29
***
تکاپوی امید در انتظار موعود: (به استقبال مثنوی استاد بهروز یاسمی)

ای همه چشم تراَت وصف گل و ابریشم
چند روزی است که دائم به تو می‌اندیشم
به تو یعنی به همه عشق، همه رنگ امید
به لبت پسته‌ی خندان و دلت مغز سفید
به تو یعنی به فراسوی مکان موجود
به تو یعنی همه‌ی هست، زمان موجود
به تو ای آبی دریا و همه، صبح نوید
به تو ای سبزترین حالت نفس و توحید
به همان سایش اندیشه بر خاک برت
به تقاضای همه اصل اساسی به تنت
یعنی آن شیوه وصلت به اندیشه‌ی من
تو خودت واضع تن، ریشه‌ی من
به دلارایی تو به همه اصل شکیبایی تو
به تپش‌های لب سایه‌ی دیوار بلند
پس آن لحظه‌ی عشقی به سکوت و لبخند
به تکاپوی خودم و تمنای خدا،
که چه صبحی به سرایی و بی‌آید آقا.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

alinaserikhanik

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
180
پسندها
687
امتیازها
3,933
مدال‌ها
7
سن
55
  • #30
***
به افق‌های توام
پنجره‌ای باز
دو دستی عاشق
به لبت قند مذاب
به فراموشی خود، آب به آب
دل آرام سواری در راه
چه کمانی سوی ابروی کمان
هدف یک دل افسرده چو ماهی در آب
رقص در موج شبی بارانی
شانه‌ات قاب‌تر از روح خدا
به نسیم سَبُک ابر سکوت
دل باران صفا
به توام عشق... به پیراهن جان
به توام عشق... به پیراهن جان
به توام عشق... به پیراهن جان
به توام عشق، به پیراهن جان
به خودم، یعنی جان
همه زیبایی، عمق انسان!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا