کامل شده اشعار غیر از تو هیچکس | زینب میشی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع زینب میشی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 73
  • بازدیدها 4,433
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
من بی تو

امشب این خانه بدون چشم تو ویرانه است
خانه ی عشقم خراب و این دلم آواره است

گر که یک شب تو نباشی در شب تنهایی ام
چشم من بارانی و دل باز هم افسرده است

بی تو خواب از چشمهایم می گریزد تیز پا
دل شود آشفته چشم بی تاب و رویا بسته است

دارم از هر خاطرت یاد از کلامت واژه ای
تا تو را دارم شب و روزم خوش و مستانه است

یاد تو آرامش روح و تنم باشد همیشه تا ابد
این حکایت بر دلم شیرین چو یک افسانه است
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
آرامش

سوگند به دیوانگی ام
که تو آرامش و آرامِ
دل بی تابِ منی
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
اسیر

قربان قد و بالای فریباتم عزیزم
من اینجا خاک پاهاتم عزیزم

تو را از راه دور دیدم دوباره
به قربان نگاه هر دو چشماتم عزیزم

نگاهم کردی و آتش زدی بر جان و روحم
ندیدی شعله ام آتش گرفتم بهترینم

تو مهربانِ منی من شیفته ی تو
به قربان نگاه چشم زیباتم عزیزم

من اینجا باز از تو می نویسم
اسیر خط لبهاتم عزیزم
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
به نام تو

مردانگی کن
و بگو:
آتشی به نام " تو " را
چگونه خاموش کنم؟
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
تقدیم به او

مادرم چشم و چراغ خانه بود
مادرم شمعی در این گلخانه بود

تا دعایش تکیه گاهم بود و بوی دامنش
معبد و مسجد برایم خاک این کاشانه بود
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
جهنم

مرا در آغوش بگیر
بگذار جهنم آخرین سهم
من از عشق تو باشد
جهنم می ارزد
به یکبار آغوشت
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
آخرت

ما به جد سرگرم این دنیا شدیم
غافل از آیات قرآن و روایتها شدیم

تا به آنجا که خدا از یادها برده ایم
آخرت را توشه ای در کوله ها ننداخته ایم

تا به کِی غفلت به جان ما نِشیند همچو شَه
تا به کِی ما ناگهان در قعرِ چَه!

کِی از این خواب بلند دل و دنیا می رَهیم
کِی از این ماتمکده سودی به آن دنیا بَریم؟

وقت آن است اندکی توشه برای منفعت
جمع کنیم در توبره بگذاریم برای آخرت

تا در آنجا دست خالی رو سیَه در جمع نباشیم ناگهان
پشت در خوابیده مرگ آید به وقتش ناگهان

ما در این دنیا همه بازیچه ایم
خیز! تا هنوز برگی زین دفترچه ایم
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
ماه شب چهارده

ماه شب چهارده ای در شب روزگار من
ببین چگونه می برد چشم تو از وقار من

برد حیا ز چشم من نجابتم زیر سوال
نگاه پر محبتت! فقط تویی قرار من
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
محال من

سوختم از وسوسه ی تو تو بگو من چه کنم؟
هر دم و ثانیه با این دل ویران چه کنم؟

این تنم سوخت به باد رفت همه ایمانم
دل که رفت آخرتم رفت یک تنه ویرانم

همه رفتند ز کف کام ندیدم از تو
زده آتش به جان دود شدم من از تو

همه جا یاد تو از ذهن نرود یک لحظه
بگو عشق بود همین ویرانگرِ یک دنده؟

همه جا در گذر ذهن منِ خسته تویی
تو محال منی و همه جا پیوسته تویی

 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
گرفتار

سالهاست که دیوانه و مجنون توام من
در بی خبری از همه مفتون توام من

ای بی خبر از حالِ دگرگونِ پریشم
سالهاست که در بند و گرفتار توام من
 
امضا : زینب میشی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا