مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[fateme donya]

بی‌وفایی ها حاصل کدام گناه من است؟
کم بود جان دادنم یا که این پایان عاشق شدن است؟!


«عزیزم میشه شعرتو با اسم خودت بذارم استوری‌م؟!»

تو را دیدم و از یاد ببردم همه را
دین و دنیا همه را بهر تو دادم برود






(حتما عزیزم)

 

[لآجِوَرْد]

تو را دیدم و از یاد ببردم همه را
دین و دنیا همه را بهر تو دادم برود






(حتما عزیزم)

دالان‌بهشت را قدم زدن باتو؛ در دل آرزوست!
من هستم، نای رفتن هست، خدا هست؛ تو هستی؟!


مرسی عزیزم..پیشنهاد یک کتاب شعر رو بهت میکنم.شعرهات واقعااا دلنشینن.

 

[(فاطمه1381)]

دالان‌بهشت را قدم زدن باتو؛ در دل آرزوست!
من هستم، نای رفتن هست، خدا هست؛ تو هستی؟!


مرسی عزیزم..پیشنهاد یک کتاب شعر رو بهت میکنم.شعرهات واقعااا دلنشینن.

یار من آشنای من تو بهترین منی
اما حیف که با بهترین بودنت
سریع تر از حد انتظار من پر کشیدی

 

[لآجِوَرْد]

یار من آشنای من تو بهترین منی
اما حیف که با بهترین بودنت
سریع تر از حد انتظار من پر کشیدی

یا با بودن خوشبختی را ببخش به دل غمزده‌ی من؛ یا با رفتن تما‌مش کن هر چرا که بود!
بلاتکلیفی جانکاه‌تر است از رفتنِ بی‌بازگشت!

 

[(فاطمه1381)]

یا با بودن خوشبختی را ببخش به دل غمزده‌ی من؛ یا با رفتن تما‌مش کن هر چرا که بود!
بلاتکلیفی جانکاه‌تر است از رفتنِ بی‌بازگشت!

تمام کردن بازی به نفع دل من نبود
دل من پس از تو شکست،گرفت و...

 

[لآجِوَرْد]

تمام کردن بازی به نفع دل من نبود
دل من پس از تو شکست،گرفت و...

وا‌ داشتم دلم را به نابودی هرچه مانده از تو!
وجود این مانده‌ها در حوالی‌ام، به خنجری مانند که تمام جوارحم را هدف گرفته‌اند!

 

[(فاطمه1381)]

وا‌ داشتم دلم را به نابودی هرچه مانده از تو!
وجود این مانده‌ها در حوالی‌ام، به خنجری مانند که تمام جوارحم را هدف گرفته‌اند!

دوستت دارم به اندازه تمام دوستت دارم های عشاق
عاشق اگر دوستت دارم نداند که عاشق نیست

 

[لآجِوَرْد]

دوستت دارم به اندازه تمام دوستت دارم های عشاق
عاشق اگر دوستت دارم نداند که عاشق نیست

تمام من پر از زخم است!
زخم‌هایی که نتیجه‌ی اعتماد به آدم‌هاست!
اما حالا آنقدر بزرگ شده‌ام که میدانم؛
حتی لبخندم هم غیرقابل اعتماد است!

 

[Lindaw]

تمام من پر از زخم است!
زخم‌هایی که نتیجه‌ی اعتماد به آدم‌هاست!
اما حالا آنقدر بزرگ شده‌ام که میدانم؛
حتی لبخندم هم غیرقابل اعتماد است!

تا به کی تاریکی؟
تا به کی تاریکی
بر پرتره ی این جهان
خواهد تابید؟
تا به کی
ذهن یک موجود خاکی
از زمزمه ی یاس
بیداد خواهد کرد ؟

 

[لآجِوَرْد]

تا به کی تاریکی؟
تا به کی تاریکی
بر پرتره ی این جهان
خواهد تابید؟
تا به کی
ذهن یک موجود خاکی
از زمزمه ی یاس
بیداد خواهد کرد ؟

دعاهایم اثر نکرد؟
یا بی اعتبارم پیش خدا؟!
نمیدانم آخر چه خواهد شد اما؛
تمام چشم امیداَم را دوختم به دست خدا!