مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[(فاطمه1381)]

دعاهایم اثر نکرد؟
یا بی اعتبارم پیش خدا؟!
نمیدانم آخر چه خواهد شد اما؛
تمام چشم امیداَم را دوختم به دست خدا!

او عجب واژه غریبی
اصلا غریبی در واژه"او" فریاد می‌زند
هراس من از این واژه باورنکردنی است
زیرا روزی او "تو"بود

:)

 

[لآجِوَرْد]

او عجب واژه غریبی
اصلا غریبی در واژه"او" فریاد می‌زند
هراس من از این واژه باورنکردنی است
زیرا روزی او "تو"بود

:)

دگر بی تو زندگی نتوان کرد! دنیا را می‌دهم اصلا همه را حراج می‌کنم‌،نمی‌خواهم‌شان؛ زندگی را نیز!
نگاهت که باشد، لبخندت که ‌امید بپاشد بر سرم؛ همه چیز می‌رود به فدایت خودم نیز!

 

[(فاطمه1381)]

دگر بی تو زندگی نتوان کرد! دنیا را می‌دهم اصلا همه را حراج می‌کنم‌،نمی‌خواهم‌شان؛ زندگی را نیز!
نگاهت که باشد، لبخندت که ‌امید بپاشد بر سرم؛ همه چیز می‌رود به فدایت خودم نیز!

زن که باشی درد هم داری
درمان دردهایت هم می شود
شانه ای از جنس عشق
که بی هراس بر آن سر بگذاری

:)

 

[لآجِوَرْد]

زن که باشی درد هم داری
درمان دردهایت هم می شود
شانه ای از جنس عشق
که بی هراس بر آن سر بگذاری

:)

یأس و ناامیدی در چشمانم بی‌داد میکرد اما حالا،
لبریز از آرامشم به لطف همان بالایی؛ خدای تبارک و تعالیٰ!

 

[._.Negar]

یا بیا و دلِ ما شاد کن از دیدنِ یار
یا برو راحتمان کن تو از این جنگ و جِدال

#شاعر_حرصی

 

[bahareh.s]

لمس گیسوان بلندت، یک آرزوست
کی میایی برسانیم به آن آرزو!

 

[(فاطمه1381)]

لمس گیسوان بلندت، یک آرزوست
کی میایی برسانیم به آن آرزو!

و تو بهترینی ای بهترین من
برایم بمان برایم بمان

 

[زینب میشی]

نام هر کس میبرم آرام جانم نیست خدا
جز همان عاشق پیری که دلم برد بی هوا

 

[(فاطمه1381)]

نام هر کس میبرم آرام جانم نیست خدا
جز همان عاشق پیری که دلم برد بی هوا

انسان؟واژه ای سنگین است بسی سنگین
برای اویی که می‌رود تا دیگری جایگزین شود

 

[زینب میشی]

دیدگانم به ره و در انتظار است
بی او باز دل چه بیقرار است