- تاریخ ثبتنام
- 30/7/18
- ارسالیها
- 1,391
- پسندها
- 19,516
- امتیازها
- 42,073
- مدالها
- 21
در اول آسایش ما سقف فرو ریختدر من انگار سپاهی قصد شورش دارد
بغض گنگی بر گلویم قصد یورش دارد
هنگام ثمر دادنمان بود، خزان شد
در اول آسایش ما سقف فرو ریختدر من انگار سپاهی قصد شورش دارد
بغض گنگی بر گلویم قصد یورش دارد
این شعر از حامد عسکریه، گفته شده اشعار از خودمون باشن♡.در اول آسایش ما سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادنمان بود، خزان شد
این شعر از حامد عسکریه، گفته شده اشعار از خودمون باشن♡.
در زمین بر دل نشیند، در زمین میخواهیَش
مهرش اما جان و قلبت کهکشانی میکند
یک نفر از یاد تو دنیای فانی میبَرَد
عشقتان را هم به مهرش، جاودانی میکند
در رسم توا م ،هجمه به طوفان یورشهادر من انگار سپاهی قصد شورش دارد
بغض گنگی بر گلویم قصد یورش دارد
نه میگویم که شیدای تو هستمان شبی که دیدمت در اسمان ،ارام جان
نقش عشق بنهادی بودی در پود جهان
نه میگویم که شیدای تو هستم
نه گویم چشم بر جمال ناز تو بستم
هرکه فرهاد شود درره عشقمیخوانم از عشق می گویم از یار
به که چه زیباست سیمای آن ماه
تا نباشی در صراط عشق بر جوش و خروشهرکه فرهاد شود درره عشق
همه کس در نظرش شیرین است