متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت مجموعه دلنوشته‌های تلاطم داء | راحله خالقی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Rahel.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 39
  • بازدیدها 2,300
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #31
***
ذهنم در حال انفجار است.
این شوراب مملو از فگارهای گوناگون،
گویی همین حال منفجر می‌گردد
و از من تنها تکه‌ای درد را باقی می‌گذارد.

آری!
بخشی به مراتب ثقیل
از من به یادگار می‌ماند
برای کسانی که آن را
به من خورانده‌اند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #32
***
دردَم!
دردِ ثقیلی‌ست
آمیخته از داء‌های متفاوت!
بخشی از آن دردِ دشمنی‌ست
در پوستین رفیق!
قسمی دگر،
داء فراق معشوق غریب پسند است!
آه...
فِتاده‌ام میانِ گرداب داء‌ها

و فریادرسی نیست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #33
***
زندگی شخص عجیبی‌ست!
بچه‌تر که بودم او را
در قالب دخترکی سرتق تصور می‌کردم
که به دنبال عروسک محبوبش می‌گردد
و برای یافتنش هِی ما را بالا و پایین می‌کند.
و حال...!

شاید هنوز همان دخترک است
که این‌بار به دنبال عروسک نه...
بلکه به دنبال دل شکسته‌اش می‌گردد
و هر قطره‌ی اشکش،
ما را می‌سوزاند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #34
***
عشق،
خودِ درد است؛
ولی دردی خودآگاه!
جهنمی با آتشی سوزان؛
ولی چرا به سراغش می‌رویم؟

از سوختن بهر چه لذت می‌بریم؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #35
***
درخت احساسم را می‌خشکانم.
و به ضجه‌های شاخه‌های جوانش
توجهی نشان نمی‌دهم.
مُشت‌مُشت خاکِ نابودی
به پایش می‌ریزم تا مبادا سر بیرون آورد
و این دودمانِ نابود شده را ویران‌تر کند.
با جای خالیِ احساس می‌توان کنار آمد؛

امّا با دلِ شکسته و زخمی نه!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #36
***
دل‌مان را به چیِ زندگانی خوش کرده‌ایم؟
آنگاه که در میان موج‌های متلاطم داء
گیر افتاده‌ایم و فریادرسی نیست!
از دل نوشتیم و بر آن سنگ کوبیدند،
از احساس گفتیم و آن را به بند کشیدند...
رشته‌ی رویاهایِ شیرین‌مان را پنبه کردند
و سیاهی را با تمام قوا بر صورت‌مان کوبیدند.
آه.‌..

نفس‌های‌مان یک در میان در می‌آیند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #37
***
به راستی این دنیا با ما سر جنگ دارد!
از دنیا با وسعتی زیاد...
تمام زندگی‌ات در یک "او" خلاصه می‌شود
و دنیا با همه‌ی آن عظمت...
چنان مسیر رسیدن را برایت ثقیل می‌سازد
که عطای داشتنِ او را به لِقایش ببخشی!

و زندگی‌ات را در پوچ خلاصه سازی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #38
***
بعد از اویی که خاطراتش
تنها دارایی ارزنده‌ است
و حسرت داشتنش
تنها توشه‌ی کولبار زندگی،
نمی‌دانم با این عمر باقی مانده چه کنم؟!

کاش می‌شد آن را بخشید...
انفاق کرد به کسی که
وابستگی به این دنیا دارد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,560
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #39
***
من برزخ را این‌جا دیده‌ام!
پیش از آن‌که روحم
زندانش را ترک کند
و آزادانه به پرواز درآید.
برزخ یعنی دست و پا زدن،
میان بودن و نبودن!
آن‌گاه که تمام دنیا
دست به دست هم می‌دهند
برای رفتنت و تو جان می‌دهی،
برای ماندن!

برزخ این‌جاست... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

G.ASADI

مدیر بازنشسته
سطح
38
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
41,149
امتیازها
60,573
مدال‌ها
24
  • #40
1619780001784.png
 
امضا : G.ASADI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا