• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته‌ی وقتی نمی‌خواهی مرا | زهرا صالحی (تابان) کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Taban_Art
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 32
  • بازدیدها 2,209
  • برچسب‌ها
    عاشقانه
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Taban_Art

معلم برتر انجمن + گوینده انجمن
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/8/20
ارسالی‌ها
1,626
پسندها
17,489
امتیازها
39,073
مدال‌ها
40
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #31
کنارِ من نبودی روزهایی که
عاشقانه‌ها برایت می‌سُراییدم
حال که صادقانه نبودنت را باورم شده،
چرا آمده‌ای؟!
 
امضا : Taban_Art

Taban_Art

معلم برتر انجمن + گوینده انجمن
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/8/20
ارسالی‌ها
1,626
پسندها
17,489
امتیازها
39,073
مدال‌ها
40
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #32
به همه گفتم مرا ترک کرده و بعد
رازهای عاشقی‌مان را دزدکی دمِ گوشِ باد گفتم؛ از وزش افتاد!
به غنچه گفتم، شکفته نشده پژمرده شد و قامت خم کرد!
به دریا گفتم، خشک شد!
به آسمان گفتم، بارانش را صدا کرد!
چگونه این‌ها را به تو که می‌گویم، فقط می‌خندی؟!
 
امضا : Taban_Art

Taban_Art

معلم برتر انجمن + گوینده انجمن
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/8/20
ارسالی‌ها
1,626
پسندها
17,489
امتیازها
39,073
مدال‌ها
40
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #33
حوضِ خیالم را با رویایِ آمدنت نقاشی کردم.
آبی‌اش کردم. ماهی قرمز درونِ آن کاشتم.
موج برایش نقاشی کردم. یک صندلی دو نفره، کنارِ ماهی‌ها کشیدم.
دو فنجانِ قهوه بر بسترش نهادم.
درونِ حوض را هم پُر از آبِ خنک کردم.
همه چیز آماده است یارِ جان؛
فقط کافی‌ست بیایی که شروع کنیم،
رویایِ بودنمان را... .


پایان
به قلمِ تابان...
 
آخرین ویرایش
امضا : Taban_Art
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا