متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دلنوشته مرده جان | amir_adabi کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #11
«سُکُوتِ خُدٰآ»
گاه
برای چندمین بار
از خدا این سوال را میپرسم:
اگر...
اگر تمام اتفاقات بد زندگیمان
در این دنیا
بخاطر گناه هایمان است؛
پس چرا...
پس چرا جهنم را خلق کردی؟
و او
هر دفعه با سکوت
به من میفهماند که؛
صلاح کار خویش، خسروان داند...
 
امضا : AmirAdabi❆

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #12
«یِکْْ تـِکْهْْْ شٰآنِهْ»
دلم ابریست
و
چشمانم بارانی
تکه شانه ای هست که بر رویش بگریم؟!
هست،
رودی پر از خون که درد هایم را به درون او ریزم؟
آغوشی هست تا در آن لانه ای سازم از جنس بلور؟
مرا دریاب.
مبادا که دیر شود،
مبادا آتش به خرمن وجودم افتد
و مرا خاکستر کند...
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #13
«فآلِ اِنْتِخٰآبِیٖ»
صفحات دیوان حافظ را،
یکی یکی ورق میزنم،
به امید اینکه،
تو را پیدا کنم!
آری! تو را،
همان کسی که سالهای سال،
از دیار ذهنم کوچ کرده است،
صفحات را ورق میزنم،
به امید اینکه شعری بیابم،
که مژده ی وصال تو در آن باشد،
همان را به فال نیک میگیرم،
و به انتظارت تو مینشینم،
اگر دیدم که نیامدی،
دوباره فال دیگری میگریم،
و باز می‌نشینم، صبر میکنم، به انتظار تو...
سالهاست که دارم این کار را میکنم،
همه میگویند دیوانه ام،
اما شوق دیدار تو، عاقل را هم دیوانه می‌کند...
 
آخرین ویرایش

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #14
«مَنْ دِیْوٰآنِهْ هَسْتَمْ»
زندگی،
این آدم ها،
همه چی خیلی خیلی زیباست!
آدم ها همه باهم شاد هستند،
زندگی لحظه به لحظه اش شیرین است،
صلح، صفا، عشق، محبت،
همه و همه در این دنیاست،
فقط نمیدانم،
چرا وقتی به کسی این هارا میگویم،
آرام زیر لباشان زمزمه میکنند،
دیوانه است، نمیفهمد،
آری!
من دیوانه ام،
و این دیوانگی را، دیوانه وار برای تک تک شما آدم ها،
آرزومندم!
#زندگی_را_زیبا_ببینیم
#دیوانه_باشید #عاقل_نباشید
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #15
«اِشْتِرآکِ تَلْخْ»
ابر باران می بارد،
من اشک،
ابر در آسمان ضجه میزدند و
من،
در زمین
چه اشتراک زیبایی
و چه تقدیر تلخی
که برای من و او
رقم زده شده است...
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #16
«آتَشُ وُ خٰآکِسْتَـرْ»
گفتن و نگفتن عشق
هردو سخت است
این یک آتش میزند
و
آن یک خاکستر میکند...
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #17
«چایِ تَلْخ»
روزگار،
مثل چای،
تلخ است!
اما،
اگر درونش چند تکه
لبخند و امیدواری،
یا چند قاشق،
عشق و علاقه بریزی،
شیرینِ شیرین میشود،
و وقتی،
که چایت تمام شد،
شیرینی اش،
برای همیشه در خاطرت میماند....
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #18
«کَـــفآرِهْ»
عاشق شدن،
کفاره ی،
تمام خوبی هایی است،
که ما،
در این جهان انجام داده ایم...
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #19
پاییز که میشود،
یک سوی شهر،
دو عاشق و دلباخته،
چندین و چندمین سال باهم بودنشان را جشن میگیرند و،
آن سوی شهر،
کسی،
به عزای برخواسته،
برای چندین و چند سال تنهایی اش....
برای همین است،
که پاییز را،
فصل بی رحم مینامند....
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,250
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #20
بزن،
بشکن ، خراب کن،
خاطرات،
تمام گذشته ات را...
که جز آه و افسوس،
هیچ برایت ندارد....
 
آخرین ویرایش
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا