الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 19/12/21 نویسنده موضوع #31 گاه درافکار خود قدم برخواهم داشت آنجاست که درخزان دل تنها برروی برگهای خشکیدهی آرزوهایم پامیگذارم وصدای خش خش هایشان بساناخوش به گوش میرسد. امضا : الهام.س
گاه درافکار خود قدم برخواهم داشت آنجاست که درخزان دل تنها برروی برگهای خشکیدهی آرزوهایم پامیگذارم وصدای خش خش هایشان بساناخوش به گوش میرسد.
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 19/12/21 نویسنده موضوع #32 مرا باکی نیست از وهم فراقت گاه آرامم گاه درطلاطم گاهی گم میشوم در آن امواج نیلگون چشمانت و گاه گرخیدهام از دام تو...! و آخِر در بندتو اسیر میشوم. امضا : الهام.س
مرا باکی نیست از وهم فراقت گاه آرامم گاه درطلاطم گاهی گم میشوم در آن امواج نیلگون چشمانت و گاه گرخیدهام از دام تو...! و آخِر در بندتو اسیر میشوم.
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 19/12/21 نویسنده موضوع #33 آدمیزاد است دیگر گاه اشتباه میکند! و گاه همان اشتباه قبل را تکرار؛ اما هرگز درس نمیگیرد و تکرار دردها برایش آشناست...! امضا : الهام.س
آدمیزاد است دیگر گاه اشتباه میکند! و گاه همان اشتباه قبل را تکرار؛ اما هرگز درس نمیگیرد و تکرار دردها برایش آشناست...!
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 19/12/21 نویسنده موضوع #34 پوست کلفتتر از آنم که مرا باکی از درد دوریت باشد! و دل نازکتر از آنم که هر روز دلم را بشکنند. امضا : الهام.س
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 20/12/21 نویسنده موضوع #35 بر اثر ریزش اشک عبور لبخند بر روی این لب ممنوع است؛ چقدر دردناک است وقتی عبور و مرور روزهای سرد و خاکستری را میبینی اما جادهی رو به خوشیهایت مسدود شده. امضا : الهام.س
بر اثر ریزش اشک عبور لبخند بر روی این لب ممنوع است؛ چقدر دردناک است وقتی عبور و مرور روزهای سرد و خاکستری را میبینی اما جادهی رو به خوشیهایت مسدود شده.
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 20/12/21 نویسنده موضوع #36 در شهر دلم همهجا تاریک است، جادهی رو به قلبم کمی باریک است؛ سقف دلم هم روزنهای رو به آسمان دارد اما! حیف که لحظهی باریدن مصیبتها نزدیک است. امضا : الهام.س
در شهر دلم همهجا تاریک است، جادهی رو به قلبم کمی باریک است؛ سقف دلم هم روزنهای رو به آسمان دارد اما! حیف که لحظهی باریدن مصیبتها نزدیک است.
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 20/12/21 نویسنده موضوع #37 روزی خواهم رفت از این شهر و از این خانه سر خواهم زد به دل ویرانهها؛ شعلهی امید را خاموش خواهم کرد و روزی تو خواهی رسید به تنگنا. امضا : الهام.س
روزی خواهم رفت از این شهر و از این خانه سر خواهم زد به دل ویرانهها؛ شعلهی امید را خاموش خواهم کرد و روزی تو خواهی رسید به تنگنا.
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 20/12/21 نویسنده موضوع #38 روزگاریست که به این غم اسیر گشتهام درگیر عشق یک نامرد شدهام؛ روزهای خوبم به اتمام رسیده، محنت این و آن را با دل و جان خوردهام! امضا : الهام.س
روزگاریست که به این غم اسیر گشتهام درگیر عشق یک نامرد شدهام؛ روزهای خوبم به اتمام رسیده، محنت این و آن را با دل و جان خوردهام!
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 20/12/21 نویسنده موضوع #39 گر این درد پایان یابد و من تو را ببخشم دیگر روزنهای از عشقت در دلم نخواهد ماند؛ و من خاطرات بینمان را به خاک سپاردم. امضا : الهام.س
گر این درد پایان یابد و من تو را ببخشم دیگر روزنهای از عشقت در دلم نخواهد ماند؛ و من خاطرات بینمان را به خاک سپاردم.
الهام.س کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,720 پسندها 5,011 امتیازها 25,673 مدالها 14 20/12/21 نویسنده موضوع #40 الوداع ای روزنههای عشق و حسرت دل و دیگر به باد فراموشی میسپارمتان همانند خاکستر سوختهی دفتر خاطراتم! امضا : الهام.س
الوداع ای روزنههای عشق و حسرت دل و دیگر به باد فراموشی میسپارمتان همانند خاکستر سوختهی دفتر خاطراتم!