• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته هوس به نامه عشق | الیزابت پندلتون کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع LI li
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 35
  • بازدیدها 1,645
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
مدتی است با دیوار همدم شده‌ام
همدم این روزهایم فقط دیوار خانه است !
شب ها تا صبح پا به پایم به ناله ها و حزن هایم گوش فرا میدهد
 
آخرین ویرایش
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
نمی‌توانم نمی‌توانم درک کنم چطور توانسته است مرا بازیچه خود قرار دهد ؟
او با احساساتم بازی کرد ..
با روح و روانم ...
با زندگیم !
مرا بازیچه خود قرار داد
درست مانند عروسک خیمه شب بازی !
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
هوا بارانی و ابری است ...
دارد باران می‌بارد ...
اسمان هم به سرنوشت من می‌گرید !
اما دیگر چه فرقی برایم دارد ؟
برایم مهم نیست چه شود وچه پیش آید
دیگر هیچ چیزمهم نیست !
هیچ حسی ندارم که بخواهم خرجش کنم .
در حقیقت او دگر برایم چیزی باقی نگذاشته است
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
مانند کودکی گم شده در جنگل
که اسیر رعب و وحشت و میان درختان سربه فلک کشیده بلاتکلیف و حیران مانده است
شده ام !...
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
آمدی که بروی .
آمدی که ترکم کنی .
نیامدی که بمانی
برای ماندن نیامده‌ بودی ...
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
گمان نمی‌کنم که یک دوست داشتن ساده آنقدر هزینه و تاوان داشته باشد ؛
که بخواهی ترکم کنی !...
اگر میخواستی بروی چرا اصلا آمدی ؟
برای بازی کردن ؟!
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
چطور باور کنم تمام آن محبت ها ، ان خنده و آن عشق هایی که نثارم میکردی چیزی جز
" هوس " نبوده است ؟
چطور؟!...
چطور باور کنم که برای بازی دادن آمدی و قصدت رفتن بود ؟
چطور باور کنم به بهانه عشق با زندگیم بازی کردی ؟
چطور باور کنم پادشاه قلب من کسی جز بازیگری تمام عیار نبوده است ؟
چطور ؟!...
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
گریه می‌کردی همراهت گریه میکردم
ناراحت بودی همراهت غمگین بودم
هر شب به بهانه اینکه درد می‌کشی بیدار می‌مانندم و پابه پایت درد می‌کشیدم
اما بعد...
بعد فهمیدم تمامشان چیزی جز دروغ نبوده است !
هیچ گریه ای
هیچ دردی و هیچ غمی وجود نداشته است ...!
تمامشان بازی بوده است!...
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
چنان غرق در عشق تو فرورفته بودم که از دنیای اطراف خود غافل شدم ؛
چنان غافل بودم که متوجه نشدم مار در استینم پرورش می‌دهم .
زمانی که چشمانم باز کردم دیگر دیر شده بود ؛
بازی تمام شده بود و من بازنده‌ی این بازی بودم
دیگر دیر بود!
 
امضا : LI li

LI li

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/2/22
ارسالی‌ها
39
پسندها
146
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سن
24
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
دیگر نه منتظرت خواهم ماند و نه برایت دلبری می‌کنم ؛
در این شب حزن انگیز در تنهایی خود آرام خواهم مرد !
دیگر کسی نیست چشم به انتظارت ...
روحم آرام از کالبد جانم پر خواهید کشید !...
 
امضا : LI li
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا