نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

اشعار در حال ویرایش مجموعه اشعار در شهر دل غم می‌تپد | محدثه رستگار کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع AROOS MORDE
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 70
  • بازدیدها 2,353
  • کاربران تگ شده هیچ

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #41
افسوس که دلم عاشق معشوق اشتباهی شد
اما در بیابان درونم عجب مجنون چشم‌به‌راهی شد
آن عاشق دیوانه‌ای که برای تو گذشت از تمام دارو ندارش
اما در قصه دلدادگی عاقبتش فقط نابودی و تباهی شد
 
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #42
تو سفر کردی با او و من ماندم در فراق
تو در کنارش خندیدی و من سوختم در این داغ
مردم طی سال‌ها و رنج‌های مختلف پیر می‌شوند
من اما یک شبه پیر گشتم ز یک اتفاق!
 
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #43

تو با من چه کردی که یک شبه عاشق شدم
از تمام زمین و زمان به کل فارغ شدم
من با تو چه کردم که آتش زدی به تپش‌های دلم
با دروغ خامم کرده بودی و در نهایت قربانی حقایق شدم
 
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #44

دگر وصال عشق برای من دیر شده
دل من ز نرسیدن‌ها دگر خسته و پیر شده
آن من دلداده‌‌ی خرم، حالا زمین‌گیر شده
چون عشق برایم مانند زخم عمیق شمشیر شده
 
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #45
ز رفتن ناگهانی‌ات دلم شده تکه پاره و کبود
عاقبت سوزاندند عشق ما را چشمان حسود
حالا برگشتی و می‌‌گویی پشیمانی و دوستم داری
اما بی‌وفا نوش دارو پس از مرگ سهراب چه سود؟


 
آخرین ویرایش
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #46
رفتی و محو شدی؛ اما سایه‌‌‌ات مرا نمی‌گذارد تنها
به جایت با منِ آواره قدم می‌زند روزها و شب‌ها
گویی قصه‌ی مجنون دوباره آغاز می‌شود در این شهر
چون ز حسرتت، عاقبت گشتم در این دیار دیوانه و رسوا


 
آخرین ویرایش
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #47
بعد از هربار رفتنت، برمی‌گردی و قتلت را تماشا می‌کنی
خنجری خونین در دست داری و گناهت را حاشا می‌کنی
می‌گویی این زخم و جدایی تمامش به گردن من است اما نمی‌دانی
که با همان لبخند بی‌‌رحمت، سنگدلی‌ات را افشا می‌کنی

 
آخرین ویرایش
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #48
می‌روم با اینکه رفتن برایم تا حد مرگ سخت است
می‌روم و ذره‌ذره می‌میرم اما خیال تو چقدر تخت است
می‌روم و دیگر تا قیامت از من رها می‌شوی!
خوشا به حال اویی که بعد از من در کنار تو خوشبخت است!
 
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #49
صدای قدم‌هایت فریاد می‌زند که وقت رفتن رسیده!
برای قلبم، زمان سلاخی شدن و جان دادن و مُردن رسیده!
زندگی شیرین و خنده‌هایم در کنار تو، پایان یافت!
حالا وقت تلخی و گریه و غصه خوردن رسیده!
 
آخرین ویرایش
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
2,028
پسندها
23,632
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #50

منِ عاشق دلباخته‌ات، در آینده‌ای دور
شاید برسم به وصالت ولیکن در گور
دنیایی که نرساند به دل‌های شیدا جبر و زور
جهانی به زیبایی قصه‌ها و به درخشانی نور

 
امضا : AROOS MORDE

موضوعات مشابه

عقب
بالا