- ارسالیها
- 293
- پسندها
- 583
- امتیازها
- 3,113
- مدالها
- 6
- نویسنده موضوع
- #11
بالاخره بعد از یک هفته دویدن و بالا و پائین شدن، همهی کارها انجام شدند. در این چند روز آنقدر استرس کنفرانس را داشتم که با کابوس کنفرانس خواب به چشمانم حرام شده بود. صبح زود بیدار شدم و به سرویس بهداشتی رفتم آبی به صورتم زدم و به آینه نگریستم حلقه سیاهی دور چشمانم ایجاد شده بود. دیشب بعد از تحویل شیفت تزریقاتم دیگر نای درس خواندن نداشتم و تسلیم خواب گشتم؛ اما با این وجود غبار خستگی این روزها در تنم بود و صورتم را رنگ پریده نشان میداد. خودم را تسلی دادم که برای حفظ کردن کارم چارهای جز این ندارم. دست بردم لوازم آرایشم را برداشتم، تندتند کرم پودر را به صورتم زدم و هماهنگ روی صورتم پخش کردم. صورت زرد و بیحالم زیر لایهای از آرایش پنهان شد. لایهای از موهای با رنگ روشنم را از مقنعه بیرون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.