متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دل نوشته دلِ تنگِ من|دخترعلى كاربر انجمن يك رمان

  • نویسنده موضوع دخترعلی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 39
  • بازدیدها 3,474
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #31
دلتنگ همه‌ی بودن و نبودن‌های تو هستم.
دلم تنگ گفتگو با تو، شیطنت نهفته در صدایت هست.
دلتنگ، بی‌قرار و بی‌حوصله‌ی تمام لحظات از تو گفتن و از تو شنیدنم.

بیا و مرا ارام جان باش.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #32
این روزها، دلم تنگ است.
این روزها، مانند لباس سیاه تنم، دلم پر غم است.
این روزها، کنار عزاداری بر امام مظلومم امام حسین، برای خودم هم عزادارم.
این روزها، تا به خود فکر کنم، می‌پرسم چرا؟
چرا اینگونه شد، چرا اینگونه گفتند، چرا اینگونه کردند، چرا اینگونه شنیدم؟
این روزها، حال دلم گرفته است؛
کاش ببارد شاید کمی اسمانش باز شود.
شاید باریدنش برای حسین و اهل‍بیتش، اسمان دل مرا هم روشن کند.
کس نمی‌داند، شاید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #33
دل تنگ شنیدن صدایت، حتی با ان تن بلند و تند هستم.
دل تنگ صورتت، حتی با ان اخم همیشگی هستم.
دل تنگ چشمانت، حتی با آن موشکافانه نگاه کردنت هستم.
دل تنگ کلماتت، که پر از سرزنش و دستور بود، هستم.
دل تنگ بویت که پر از بوی تمیزی و اسکناس و سیگار بود، هستم.
دل تنگ لمس جسمت، که هیچ گاه در ان جای نگرفتم، هستم.
دل تنگ خنده‌های اندک و قهقهه‌های نادرت هستم.
دل تنگ گرفتن و لمس دستان گرم و نه چندان زمختت، هستم.
دل تنگ دیدن یک لباس، یک یادگاری، یک بو، یک صدای تو هستم.
دل تنگ شنیدن نامم، از دهان تو هستم.
دل تنگ توام بابا.
دل تنگ بابایم هستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #34
نیمه شب است و دل من می‌گوید:
-چرا این روزها کمتر به من سر می‌زنی؟
چرا کمتر دل به دلم می‌دهی؟
چه بگویم دلم؟
بگویم می‌ترسم که بیش از قبل، نوای تو را حزین کنم؟
بیش از قبل، تو را با اشک و بغض همراهی کنم؟
چه کنم دلم؟!
چه باید کرد؟!
سحر است و من هستم و سکوت و صدای تیک تاک ساعت.
سحر است و سکوت است و من هستم و صدای قل‌قل کتری ابجوش و قوری چای.
سحر است و سکوت است و من هستم با دل بی‌قرار و محزون و خسته و پر اشوب.
می‌بینی دلم؟
باید از تو هم گریخت تا کمتر اسیب ببینی.
تو را نیاز دارم برای گذاشتن مرهمی بر دل زخمی دیگران.
تورا نیاز دارم برای دلجویی،
برای خنداندن،
برای ارامش بخشیدن،
چه کسی گفته که نمی‌توان با دل غمگین، دیگری را شاد کرد؟
من سال‌هاست چنین می‌کنم.
دلم، برایت ان را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #35
وقتی تنها باشی، دوست داری حرف بزنی.
دلت تنگ یک هم‌صحبته؛
با کسی که تنها یه نام هست.
یک نام و یک عکس!
و گاه یک ویس صدا،
فقط
وقتی می‌خوای، هست.
هست تا بگوید هست.
و با هست بودنش،
ارام کند روح پریشانت را
و

دل تنگت را.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #36
نیمه شب است و من بی‌قرار گفتاری در تنهاییم.
نیمه شب است و در سکوت دل‌نشین شب و تیک‌تیک ساعت و تق‌تق کلیدهای صفحه‌ی سیستمم، دنیایی پر از اشوب در درونم دارم.
نیمه شب است و من با درون پر اشوب، می‌نویسم برای چشمانی که شاید زمانی بر این نوشته بیفتد و از سر بیکاری یا کنجکاوی، بخواند و شاید هم تشکری کند.
دلم برای خودم تنگ شده.
دیر زمانی است که مانند خود، نمی‌یابم... مانند خود، گوش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #37
زیر باران،
بی دلت،
تنها خدا می‌داند که چقدر تنهایی؛
ای
دل تنگ من.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #38
دل که تنها تلنبه‌ای برای پمپاژ خون نیست.
دل که تنها محل رویش و ریزش رگ و پی و خون نیست.
دل که تنها برای نفس‌نفس زندگی نیست.
دل گاهی جایگاه شور و نشاط است؛
گاهی جایگاه عشق و هوس؛
گاهی جایگاه ارزو و نیاز؛
گاهی جایگاه خدا؛
و
گاه عجیب، جایگاه غم است.
غمی به وسعت دلتنگی،
غمی به وسعت ویرانی یک هوس،
غمی به قدرت تولد یک عشق،
غمی به...
چقدر توای قلب من، بی‌گناه و ناتوانی!
وقتی غم با تمام سکوتش به دیواره‌ی تو تکیه می‌زند،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

دخترعلی

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,527
پسندها
12,974
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #39
سلام.
گاه آنقدر دلتنگ می‌شوی که حتی سراغ دلتنگیت هم نمی‌روی.
گاه به قدری دست و دلت می‌لرزد که نمی‌توانی حتی جمله‌ای برای دلت بگویی، بخوانی.
گاه آنقدر غرق روزگار و حوادثی که یادت می‌رود، دل داری.
گاه آنقدر با دیگران و برای دیگرانی که یادت می‌رود، خودت هم دل داری.
دلی سزاوار محبت،
دلی سزاوار عشق و ارزش،
دلی سزاوار دست پر محبت و نجوای دوست داشتنی خودت،
دل خودت!
دلم سلام!
دل غمگین و تنگ من سلام!
امدم تا از سلام به خداحافظی برسم.
امدم از یادها و خاطره‌ها بگویم.
که عجیب من خاطره‌باز قهاری هستم.
خاطره از اولین روزهای حضور در سایت‌های ادبی،
خاطره از اولین افراد مجازی،
خاطره از اولین ذوق‌ها، بغض‎ها، دوستی‎ها، جدایی‎ها، شک‌ها، محبت‎ها، لبخندها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : دخترعلی

نسترن محمودی

نویسنده انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
1,381
پسندها
30,385
امتیازها
63,073
مدال‌ها
13
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا