«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

دلنوشته ~|♛...با تو..*.. بی تو ❤ |~ fatemeh .k1383کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع fati_k1383
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 51
  • بازدیدها 1,787
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #41
برگ های پاییزی میریزندو باخود خاطرات را میبرند
با هرقدم رفتن تو دوبرابر برگ میریزد
قطعا برگشتی وجود ندارد
پس برو
ولی بدان هروقت خواستی بیایی
همیشه در این خونه به روت بازه
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #42
بارفتنت
حافظه ام را باخود بردی
اگر قصد ماندن نداشتی
پس چرا به دنیای من امدی ؟
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #43
لابه لای دفترم
رزهای سرخی ریخته است
اخرین برگ از درخت
بویی ازعشق را می دهد
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #44
این همه سوزن
کجا می‌فرستی؟
تکه‌تکه‌های زمین را که به هم بدوزی
باز ما خوشبخت نخواهیم بود
باران ...
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #45
از تو

در دلم بهارها مانده است و

بر سرم زمستان ها!
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #46
چیز بدی نیست جنگ
شکست می‌خورم
اشغالم می‌کنی
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #47
اگر لاک‌پشت بودم
چه قدر خوش‌بخت می‌شدم
می‌توانستم
به‌آرامی از تو دور شوم
به‌آرامی ...
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #48
دارم فدایت می‌شوم
دکترها
نمی‌گذارند ...
.
.
حتی وقتی پیاز خُرد می‌کنم
همه فکر می‌کنند
برای تو اشک می‌ریزم ...
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #49
زنی برای اشتباه
اشتباه می گیری
من را با صندلی ، با در ، با دیوار
با عطر ملایم ِ زنی که توی تاکسی کنارت می نشیند
و معلوم نیست تا کدام چهارراه
فقط زنی ست که کنارت نشسته!
حساب ِ تو از همه ی خیابان ها جداست
و از همه ی بیمارستان ها،اداره ها،بانک ها
حساب ِ تو چیزی نیست
که در کرایه ی یک مسیر کوتاه ، جا شود
تو با همه ی عابران ِ پیاده فرق می کنی
و با همه ی مردها
که سیگار می کشند و از راننده تشکر می کنند
این را وقتی کنارت نشسته بودم و
برایم از عشق می گفتی ، فهمیدم
اما تو نفهمیدی
هر زنی که روسری اش قرمز بود
من نیستم!
 

fati_k1383

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
284
پسندها
6,582
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #50
برای اخر دفتر
نوشتم حرف دلم را
چه باور کردی یانه
حقیقت مثل داستان هاست
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا