روی سایت دلنوشته دختری از جنس باران | niloo_j کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Niloo.j
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 101
  • بازدیدها 3,575
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #51
دلم کمی عشق می‌خواهد، که دلم بلرزد، قلبم تند بزند، نفسم بگیرد، دلم شور بزند، تنگ بشود، بی خود خنده بر لبم بیاورد، دمای بدنم زیاد شود، دستانم سرد بشود، لرز بگیرم، نمی‌دانم حال عجیبی بگیرم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #52
و عشق واژه‌ای‌ست که خداوند آن را آفرید.

همیشه این جمله را همه جا می‌دیدم و می‌گفتم به درستی که عشق
را خدا آفریده، ولی فکر کردم به خودم، به دنیایم، به روزگارم، به حال غریبم، که چه شد چیزی که خدا خلق کرده انقدر بد شد برای من.‌‌‌..؟!

با خود گفتم خدا بد خلق نکرد، ما بندگان بودیم که درک نکردیم.

و باز هم می‌گویم که خداوند عشق
را آفرید، حرمتش را نگه داریم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #53
دیروز دخترکی را در آغوش مادرش دیدم، دخترک به یک سال هم نرسیده بود، به این طرف و آن طرف نگاه می‌کرد و از ته دل می‌خندید.

حسرت خوردم به حالش، با خود گفتم چه می‌شد من جای او بودم؟ نه غمی، نه دردی، نه حال خرابی داشت و فقط می‌خندید.

در همین حال بودم که نگاهم سمت اشک‌های مادر دخترک رفت.
تاب نیاوردم، پرسیدم:
-چرا گریه می!کنید وقتی دختری به این زیبایی دارید، به این زیبایی می‌خندند؟

مادر دخترک جواب داد:
-کاش این زیبایی را نداشت، کاش نمی‌خندید و به جای آن جهان را می‌دید!

دخترک نابینا بود...

اشکم جاری شد، تاب نیاوَردم، به سجده افتادم و از ته دل شکر کردم به حال نزارم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #54
بیزارم از خودم و تمام کسانی که عشق و هوس را با هم اشتباه گرفتند و به جایی رسیدیم که پاکی قلب کسی را هم نمی‌بینیم و شدیم آدم‌هایی با قلب‌های سیاه...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #55
زن‌ها عروسک نیستند، زن‌ها انسانند؛ قلب دارند، روح دارند، جان دارند، عاشق می‌شوند، قربانی هوس نکنید...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #56
آهای دخترکَم، حواست باشد گول شاهزاده‌های سوار اسب سفید را نخور!

روزگار حال جای ماشین است و آهن، نه جای اسب سفید و قلب مهربان، دختركَم حواست باشد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #57
دیشب در دلم آتشی شعله‌ور شد که تمام وجودم را سوزاند؛ آتش عشق نبود، آتش غم نبود، آتش فراق نبود، آتش نفرت بود، نه نفرت از کسی... نه! نفرت از خودم که چرا زود عاشق شدم، که چرا زود دل باختم و باختم تمام هستی‌ام را...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #58
پروردگارا آرامشم هستی، آرامم کن، تنهاییم نگذار که جز تو کسی را ندارم که همه جا کنارم باشد، به حرف‌هایم گوش دهد، هوایم را داشته باشد، هوایم را داشته باش ای بهترینم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #59
به دلم یاد داده‌ام که هر کسی به تو خوبی کرد، خوبی کن و هر کسی بدی کرد، باز هم خوبی کن.

چون تو می‌مانی و خدایت...
و او می‌ماند و خدایش!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,067
پسندها
70,078
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #60
از پدرم آموختم نامرد روزگار نباشم ‌

دلم شکست، دلی نشکنم...

نامردی دیدیم، نامردی نکنم...

جفا دیدم، جفا نکنم...

چون در آخر من می‌مانم و خدایم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا