متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته اشک‌هایم| مهکامه کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع MAHKAME _R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 40
  • بازدیدها 2,423
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #1
155540612214961.jpg


بنام خالق قلم

دلنوشته: اشک
نویسنده: مهکامه
ویراستار: نسترن بانو

مقدمه:
در زندگی همه ما همیشه اشکه
برای هر چیزی اشک می‌ریزیم
برای مرگ
برای دوست
حتی برای عشق
یا فراموش شدن
فقط اشک می‌ریزیم
فقط
اشک...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #2
رفتی به پشت سرت نگاه نکردی
نگاه نکردی ببینی چقدر اشک ریختم
اشک ریختم برای تو که عشق بودی
اما رفتی به پشت سر نگاه نکردی
منم این عاشقی رو برای همیشه فراموش کردم
اما بدون،
زندگی بدون تو یعنی...
مرگ!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #3
در کنار رد پایت راه می‌روم
به یاد گذشته افتادم
همین جا کنار ساحل گفتی دوست دارم
و من با اشک جواب دادم دوست دارم
پس چی شد؟
چی شد آن همه دوست داشتن‌هایت؟
چی شد آن اشک و خنده‌هایم؟
غیر خدا کی باید جواب اشک‌هایم را بده؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #4
گوش می‌کنم به صدای ضربانت قلب
گوش می‌کنم به صدای نفس‌هایت
گوش می‌کنم به صدای خنده‌هایت
اما تو...
فقط به صدای اشکهایم گوش کردی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #5
زیر باران تنها راه می‌روم
بدون تو، بدون دستانت گرمت
بدون نفس‌های گرمت
بدون پالتو ابی‌ات که عطر تو را می‌داد
کجاست آن روزا که کنار هم شانه به شانه زیر باران قدیم می‌زدیم؟
اما حالا با کسی هستی که لیاقت اشک و خنده‌هایت را نداره...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #6
به چشمان آبی‌ات نگاه نمی‌کنم
زیباست مثل آسمان آبی بالا سرم
روشن است مثل ماه شب بالا سرم
وقتی نگاهت می‌کنم، همیشه در گوشه‌ی
چشمانت...
نم نمک اشکی است، مرا دیوانه چشمانت کرده است!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #7
امروز آمدی گفتی دوست دارم
آمدی گفتی دیوانت شده‌ام
گفتی عاشقت شدم
گفتی...؟
بیدارم از خواب شیرینم
آهی کشیدم، گفتم:
-نیستی ببینی هر شب با اشک و دیدن تو توی رویاهام به خواب می‌روم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #8
وقتی کوچک بودم
مادرم گفت برای باارزش‌ترین، گریه کن، اشک بریز!
منم برای با ارزش‌ترین زندگیم اشک ریختم
اشک ریختم، اشک ریختم
هه! کارم شده اشک...
کجایی بی‌معرفت، نبودت پیرم کرده؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #9
آسمان سیاه و دلگیر است
آسمان قلبم منم سیاه و دلگیر است
دیدمت بعد از چند ماه و سال‌ها
اما دستت در دست کسی بود
با خوشحالی اشک ریختم و گفتم:
-خوشبخت شی عشق قدیمی من...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #10
ارام ارام اشک می‌ریزم
برای نبودت، برای نگاهت
برای عطرت، پیراهن سیاهت
به چنگ می‌گیرم پیراهنت را، می‌گریم، اشک
می‌ریزم
می‌بویم عطر لباست را
دل تنگم بی‌معرفت

دلتنگ عطرتم
دلتنگ چشمان آبیتم
دل تنگ دست‌های گرمتم
دل تنگ نفس‌های گرمت
فقط با دلتنگی‌هایم و اشک‌هایم، روزم رو شب می‌کنم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا