متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

کامل شده مجموعه اشعار شاید اینبار... | شمیم فرهادی کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #31
شاید اینبار نگذارم که بریزد باران...
که بیاید ببرد چشم مرا...
شاید اینبار نگذارم بگذارند مرهم...
که بیاید ببرد زخم مرا...
شاید اینبارنگذارم که بخوانند قرآن
که بیاید ببرد خشم مرا...!
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #32

شاد اینبار کمی ناله کنم
نگذارم که بماند غم واندوه به دل
با خیال بیخیالی ز همه جان و جهان شکوه کنم...
شاید اینبارم برنجانم دلی
من ساده تا به کی سکوت کنم؟

تا به کی...
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #33
شاید اینبار تو یک آیه ز بالا باشی...
و برای من حافظ چو بخارا باشی...
شاید اینبار کمی همتای لیلا بشوم

شاید اینبار بخواهی که چو مجنون باشی...
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #34
من شنیدم که صدایت در صداقت بشکست...
شاید اینبار تو در راه خ**یا*نت باشی!
تو به اقرار جنون دل من خندیدی

شاید اینبار نخواهی ز جهالت باشی!
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #35
شاید اینبار هوادار دو چشمانت نباشم...
غزل ساز نگاه مهربانت هم نباشم...
تو هم گر بزنی حرفی ز عشاق

دگر دیوانه ی شیرین زبانت هم نباشم...
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #36
شاید اینبار دلم زود پیر شد...
مثل این آشفته ها دلگیر شد...
شاید اینبار چونان مردم شهر
از همه جان و جهانش سیر شد...
شاید اینبار برای جنگ گرگ
با تمام خستیگی ها شیر شد...

 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #37
شاید اینبار چونان مرمان دیگر شهر...
ساده دل را بدهم دست کسی...
بگذارم او کمی دیوانه و شیدا شود...
و که شاید بشکند دیوار تنهایی من!
گرچه می‌دانم رسوخش به میان دل و جان
بیشتر من را از این تنهاتر و تنها کند...

عشق رسمش اینست!
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #38
شاید اینبار تورا بعد از خدا من یافته باشم...
من نمیدانم! و شاید تو شوی نیمه ی من...
بعد از این سرخوردگی در حال بیماران عشق

میشود حالا طبیبی باشی از خیمه ی من!؟
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #39
شاید اینبار بباید ز جهان دور شوم..
ز تماشای فصول عشق چون کور شوم
شاید اینبار بباید که فقط خود بینم

و پس از سازش عمری راهی گور شوم
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,252
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #40
شاید اینبار چمدانی از برای سفرم جمع کنم...
بشوم راهی یک شهر غریب...
که ندانند کیستم و از کجا آمده ام...
که نخواهند شوند مایه دردبودن جان...
و گذارند که من
چندسالی نفس خرم و شادی بکشم

و نباشم ز اهالی پرازدرد جهان...
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا