- ارسالیها
- 2,725
- پسندها
- 33,245
- امتیازها
- 66,873
- مدالها
- 32
- نویسنده موضوع
- #11
صدای امواج دریا مرا به آرامش دعوت میکند. کفشهایم را رها میکنم و با پای برهنه در ساحل قدم میزنم. مرور خاطراتم با تو را دوست دارم با اینکه قلبم را به درد میآورند و نفسم را تنگ میکنند. وقتی ابراز علاقه کردی را به خاطر میآورم. درست مانند همان روز؛ نفسم در سینه حبس میشود و قلبم با هیجان خون را پمپاژ میکند. دستانم یخ میزنند.
اولین دیدارمان را به یاد میآورم. اشک چشمانم را تار میکند. به یاد آن روز لبخند میزنم و همزمان قطره اشکی از دیدگانم سرازیر میشود. چه پارادوکس غم انگیزی!
اولین دیدارمان را به یاد میآورم. اشک چشمانم را تار میکند. به یاد آن روز لبخند میزنم و همزمان قطره اشکی از دیدگانم سرازیر میشود. چه پارادوکس غم انگیزی!