متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته آتی نویس | آتوسارازانی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Atousa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 75
  • بازدیدها 3,342
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #21
گاهی رویایی عجیب ذهن مرا تصاحب می کند.
رویایی از جنس مادری!
مادر فرزندی به نام غم!
فرزندی که وابسته مادر خویش است و به محض اندکی فاصله، زمین و زمان را به هم دوخته تا در دامان مادرش آرام گیرد.
غم فرزند دل‌خواه من نبود اما آن قدر به من نزدیک شد که من نیز در آغوش تلخش با اشک‌هایم تسکین می‌یابم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #22
غروب جمعه بغضی است که هوای گریستن دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #23
می‌گویند دختر احساسی ضعیف است؛ اگر بشکند، روحش پژمرده می‌شود و دیگر زندگی اش معنای زیستن نمی‌دهد.
راست می‌گویند ما دختر ها زود می‌شکنیم و به همان سرعت، قلبمان می‌رنجد و ساحل چشم‌هایمان بارانی می‌شود.
من یک دخترم، به لطافت موهایم، به شکنندگی ناخن‌هایم، به مهربانی قلبم و به شهره ی احساسم.
اما هر شکستن قلب و ساحل بارانی چشم‌ها، زمینه ایست برای برخواستن قدرت های وجودی‌مان؛ از آن قدرت هایی که از قلبمان کوهی استوار در برابر تمامی ناملایمت‌ها می‌سازد.
در چشم هایمان، کویری در برابر همه ی نامهربانی‌ها وسعت می‌یابد.
و دیگر سد احساسمان لبریز نمی‌کند اما برای لایقش روزی طغیان خواهد کرد.
می‌دانی شکستن برای ما دختران معنایی ندارد چرا که معجزه ای به نام قدرت را در ما آشکار می‌سازد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #24
خدایا تو بخواه که خواستنت، خواستن همه‌ی نخواستن‌هاست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #25
باز هم زمستانی دیگر بدون حضور تو از راه رسیده است.
بساط خاطره‌هایمان را پهن می‌کند.
در کوچه‌های پوشیده شده از برفش، رد پایی از قدم‌زدن‌هایمان است.
نفس‌های گرممان کنار آن پیرمرد لبو فروش به آغوش سرد هوا پیوسته است.
صدای خنده‌هایمان در گوله های برفی پرتاب شده به سوی هم پیچیده است.
عشقمان در نگاه‌های دلبرانه‌مان، گره خورده است.
دست‌های سردمان در گرمای محبت، لمس دست‌هایمان، گم شده اند.
قلب‌هایمان لبریز از مهرمان به تپش افتاده اند.
جانا! خواستم بگویمت نیستی اما خاطراتت عجیب زمستان مرا گرم نگه داشته است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #26
می‌گویند: پاییز فصل عاشقی است.
اشتباه می‌کنند جانم!
عاشق اگر عاشق باشد؛ هر فصل برایش فصل دلدادگی است.
درست مثل من.
همین زمستان را ببین؛ با وجود تو چگونه برایم دل‌انگیز شده است.
اگر آسمان، تمامی برف‌هایش بر شانه‌های من بریزد،
اگر هوا تمامی سوزش را به صورت من بیارد،
ذره ای سرما مرا دربر نخواهد گرفت؛ تا وقتی که دستانم در دستان تو گره خورده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #27
تو مثل زمستان می‌مانی، همان قدر سرد و بی‌روح!
اما من همان پاییزم که از فراق تو رخ زرد و بیمار گشته‌ام.
تو همان زمستانی که شیفته زیبایی شکوفه‌های بهار شده‌ای.
ولی من پاییزی‌ام که دل‌باخته ی موی سپید تو، تمامی گیسوان خود را روی زمین ریخته‌ام.
تو همان زمستانی که هیچ وقت برای من ابری در گلویت نلغزید و من آن پاییزم که تمامی‌ام باریدن ابرها از دوری توست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #28
راستش را بخواهی این بار از رنگ چشم‌هایت، خنده‌های گاه و بی‌گاهت و پیچ و تاب گیسوانت، قلمم به رقص روی کاغذ نیامده است.
این بار واژه ای در وصف عشقت، در هیچ جمله‌ای کنار واژه ای دیگر قرار نگرفته است.
این بار قلمم برای نوشتن وداعی سخت آماده شده است.
وداع با تویی که دیگر نه برق نگاهت برای من است و نه بافتن گیسوانت، کار دست‌های من است.
وداع با تو دلبر بی وفایی که عمر عشقت هم چون مهر من، در دلت کوتاه بود.
آخر وصف عشق معشوقی که سهم دیگران شده است در مرام ما نمی گنجد.
و در نهایت خداحافظیم با تو را شاعری قبل از من و تو سروده است.
کسی چه می‌داند شاید آوازه ی جدایی‌مان سال ها قبل تر از ما پیچیده است.
ترک ما کردی برو هم‌صحبت اغیار باش!
یار ما چون نیستی؛ با هر که خواهی یار باش.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #29
در آسمان تشویشی به پاست.
دلهره‌های ابر ها را ببین؛ چگونه بر سر زمین می ریزند و جامه‌ای سپید بر تنش میکنند.
چه خبر است؟
دی چرا این گونه مضطرب، قدم بر می دارد؟
نجوایی به گوش می رسد و خبر از آمدن ماه شب چهارده دی را بعد از1375 سال انتظار می‌دهد.
خوشا به بخت بلندم ای دی که ماه شب چهارده‌ات شده‌ام.
امشب بیست و دوسال، از بودنم در آسمانت می‌گذرد.
در این بیست و دو سال، گاهی هوای آسمانت ابری بود و گاهی صافه صاف!
گاهی سیاهی ابرهایت مرا رنجاند و هم پایشان اشک ریختم و گاهی نور ستاره‌هایت مرا روشن ساخت و همراهشان مسرور شدم.
و امشب آغاز بیست و سومین سال از بودنم کنار ابرها و ستاره‌هایت هست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #30
گمگشته و سرگردانیم.
در پی تشویش‌ها زندگی می گذرانیم.
یکی نومید در بستر بیماری، چشم انتظار مرگ است.
آن یکی به دنبال بردن لقمه‌ای نان به خانه سرگردان است.
آن دیگری از جوانی خسته و فکر به پایان رساندن زندگی است.
آن یکی چشم‌هایش از دیدن تباهی جوانی فرزندش بارانی است.
یکی آرزوهایش زیر موشک ها تکه تکه می‌شوند.
دیگری حیران صدای موشک‌ها، امید آینده‌اش را نابود می‌کند.
دلهره در تمامی دل‌ها چنگ می اندازد و خبر از نابسامانی‌ها می‌دهد.
اما عده ای در عیش و نوش و فارغ از غم مردمان!
پس چه کسی غصه دار و به یاد ماست؟
او کسی نیست جز آنکه با آمدنش صلح در جهان حاکم می شود و خنده بر لبان مستضعفان جاری می شود.
همانکه ظهورش آغاز امید تمامی نا امیدان است.
اگر نا امیدی ها در دلت رخنه کرده بگو اللهم عجل الولیک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا