روی سایت مجموعه دلنوشته‌های دنیای توی چشمانت | bahareh.s کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع bahareh.s
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 37
  • بازدیدها 1,515
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
***
آمدم تا مـست و مدهوشت کنم
اما نشد
عاشقانه تکیه بر دوشت کنم
اما نشد
آمدم تا عاشقانه نگاهت کنم
اما نشد
آمدم تا از سر دلتنگی‌ام
گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد
نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم
سعی کردم فراموشت کنم اما نشد
اشک چشمام جمع شده
یواش یواش سنگ شده
خبر داری چه اندازه
دلم برات تنگ شده؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12
قصه‌ی چشمانت طولانی است
حتی طولانی‌تر از یک رمان
طولانی‌تر از یک جاده‌ی بی انتها
راستش چشمانت انتها ندارد همانند
سیاره‌هایی می‌مانند که هرلحظه
درخششان بیشتر می شود.
آری چشمانت دنیای من‌اند دنیایی
که با رفتنت خاموش می‌شود
و هرگز نمی‌درخشد ولی حال که
نیستی چه کنم که خاطراتمان روی
قلبم سنگینی نکند؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
***
زندگی مانند یک ملودی می‌ماند تو خودت انتخاب می‌کنی که

اون ملودی را ماژور(شاد) بزنی یا مینور(غمگین)
خودت انتخاب می‌کنی کسی جای تو انتخاب نمی‌کند
به فکر حرف مردم نباش و زندگی کن، جوری زندگی کن
که دیگر حسرتش را نخوری که کاری که دوست داشتی را نکرده‌ای
زندگی کن و سمفونی ملودی‌ات را خودت انتخاب کن...
دنیایت را با دست خودت بساز و در انتظار امیدی در چشمان دیگران نباش.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
***
چشمانت را نبند و تصور نکن کسی که دوستش داری
کنارت است چون این لذت فقط ثانیه‌ای تو را خوشحال می‌سازد
و اگر چشمانت را باز کنی و ببینی که نیست ناراحتی جای لذت را خواهد
گرفت.
پس چشمانت را نبند و تصور نکن...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #15
***
چرا می‌خندم؟
چرا گریه می‌کنم؟
چرا به دروغ می‌گویم که فراموشت کردم
دیگر دوستت ندارم.
می‌گویم اما باز هم یادم می‌رود در چشمانم
همه‌چیز پیداست...
چشمانم حرف قلبم را می‌زنند و این‌گونه است که
نمی‌توانم در نزد همه دروغ بگویم...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
***
چشم‌ها آینه‌ی دل هستند
حرف قلب را می‌زنند
زمانی که توی اونها نگاه می‌کنی
توی عمقش فرو می‌روی و حقیقت را می‌بینی
حقیقت را پاک و زلال از اعماق چشمانش می‌بینی
و آن وقت است حسش را درک می‌کنی...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #17
***
از چشمانم سپاس‌گذارم که تو را دیدم
توی بویت غرق شدم و توانستم آشکارانه دوستت داشته باشم
البته گاهی اوقات به حرف‌هایی که می‌زنم، فکر می‌کنم و در خیالم می‌گویم
که تو حتی من را دوست هم نداشتی درست است الان این حرفها را می‌زنم اما
لطفا ناراحت نشو بدون که اگر اون روز تو را با کس دیگری نمی‌دیدم خودم هم این
حرف‌ها رو باور نمی‌کردم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #18
***
چشمانم را می‌بندم
روی بدبختی‌هایم
روی کم آوردن‌هایم
روی عاشقانه دوست داشتنت
روی صداقتم
روی همه‌چیز هر چیزی که فکرش را می‌کنی
یادم رفته بود که تو به من گفته بودی که چقدر بد هستم
اما تو هم نیز یادت رفته بود که اگر با همه بد بودم با تو خوب بودم.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FGM

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #19
***
نگاه تو اولین شروع و آخرین پایان من است
پایانی که حتی زمانش را نمی‌دانم
پایانی که شاید با بستن چشمانت به بی‌رحمانه ترین حالت ممکن تمام شود
یا حالتی که دوباره من را توی خودش غرق کند شاید هم من را دوباره با بستن چشمانت روی من، خاموش سازد
شب فرا می‌رسد برای من
زمانی که تو چشمانت را رو به من و دنیا می‌بندی و به آسودگی می‌خوابی...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FGM

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,839
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #20
***
چشمان من اولین و آخرین کسی که می‌دید تو بودی
چه کردی که این‌گونه شد چشمانم
این‌گونه که بسته شد رو به هر آدمی و حتی توی آینه را هم دیگر نگاه نمی‌کند
راستش خجالت می‌کشم خودم را توی آینه نگاه کنم از چشمانم هم بی‌زارم که قد همونا به تو اعتماد داشتم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FGM
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا