مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[زینب میشی]

وای و واویلا که دل رفت ز دستم ناگاه

شده ام حیران و آشفته و گه سرگردان

 

[roro nei30]

نذار بی تو شوم در این دخمه و بیماری
نگذار دلم خسته شود در کنج این بیداری

 

[زینب میشی]

یخ زده روح و روانم کجایی برگرد

بر دل ساده ی زود باور من نخند

 

[81fati]

دیدی چگونه رفت
دیدچگونه شکستم اما بازهم رفت

 

[roro nei30]

دل دیوانه من شد ویرانه تو
دل بیچاره من شده ببگانه تو

 

[زینب میشی]

وانگهی رفته ز دستت جانا

مخور این غصه دگر باز نیاید یارا

 

[roro nei30]

ای که تو هستی گوش و لب و هوش و حواسم
بی تو که شوم میلرز تنم ریشه به ریشه

 

[81fati]

هی کسی که عشق را آفرید
چرا معشوق و عاشقرا با محبت نیافرید

 

[Es_shima]

دست روی دست گذاری یا نذاری باطل است
روزه‌های بس فریب و از خدایش غافل است

 

[roro nei30]

تو را بی نهایت دوست دارم در شب های نهانی
انفدر بی تابم گویا که زیباترین خلق جهانی