روی سایت مجموعه دلنوشته‌‌های خاطرات احساس | مریم سعادتمند کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع MANA SAADATMAND
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 32
  • بازدیدها 1,569
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
khaterat1.jpg
نام مجموعه: خاطرات احساس
نام نویسنده: مریم سعادتمند
نام ویراستار: M A R Y
تگ: منتخب

مقدمه:
گفتی دیگر برایت مهم نیستم؛
ولی نمی‌دانی با همین جمله‌ی کوتاه،
چطور تمام ‌خاطراتمان را جلوی چشم‌هایم آوردی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

R.FANAYI

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
22/6/19
ارسالی‌ها
1,902
پسندها
32,484
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سطح
33
 
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

580563_55d8129b2b3bd338171f79aeb97b64bc.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.

"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
چه آسان گفتی: «خب به من‌‌ چه؟!»
و چه آسان گفتی: «برو!»
این‌جاست که من دلم تنگ می‌شود،
برای لحظه‌هایی که به تو می‌گفتم: «دوستت دارم‌» ها را!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
غرورم...
به یاد می‌آورد شکستنش را!
تو...
غرورم را خدشه‌دار کردی!
با پس زدن‌هایت...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
این روزها، بودنت پررنگ‌تر شده،
البته نه برای من!
زیرا هرجا را که نگاه می‌کنم، ردی از تو باقی‌ست!
اما...
خودت نیستی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
من خود یک انسانم، با زبانم به تو «دوستت دارم» ها را گفتم!
نفهمیدی...
زبان *حوا* را یاد گرفتم؛ اما باز هم نفهمیدی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
کاش می‌دانستی...
که فقط به‌خاطر توست، که می‌آیم.
وقتی اسمت را می‌بینم؛
قلبم می‌لرزد،
درد می‌گیرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
آرایه‌ی تضاد که می‌گویند، ماییم!
کیلومترها از یک‌دیگر فاصله داریم...
ولی؛ قلبم آن‌قدر به تو نزدیک است که حس می‌کنم، کنارم نشسته‌ای!
و تو... هرچقدر که به من نزدیک باشی، کیلومتر‌ها که سهل است؛ انگار مایل‌ها فاصله داری!
مثل خورشید و ماه... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
قلبم وقتی آخرین بازدیدت را که یک لحظه قبل زده بود دید، لحظه‌ای نزد...
مثل خودکاری که جوهرش تمام بشود، خون در رگ‌هایم ایستاد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/12/18
ارسالی‌ها
776
پسندها
18,311
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
قطره‌ی اول... «جانم؟»
قطره‌ی دوم... «فداتم...!»
قطره‌ی سوم... «من هم دوس...»
هر قطره، مطابق با یک جمله‌ی تو بود که اشکم به یادشان می‌آورد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا