نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

روی سایت دلنوشته خ**یا*نت خاموش|تصویر رویا کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع رویای محال
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 113
  • بازدیدها 5,927
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #51
«نبخشیدمش»

امشب بعدِ مدت‌ها به يادت گريه كردم
نه واسه دوست داشتن، چون تمام حسَم رو به لجن كشيدی...
واسه‌ی اين همه خَر بودنم و
اين همه بيخيالی تو
خدا هست!
#نبَخشيدمِش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #52
«اولویت اخر من»

اون روزی اولويت اولت من ميشم
كه تو ديگه اولويت آخر منی!
خب ما آدما عادت كرديم به اين‌كه،
وقتی برای كسی ارزش قائل بشيم كه اون ديگه برامون ارزشی قائل نيست!
ما آدما عادت كرديم به اين‌كه هميشه اول همه چی رو ازدست بديم بعد قدرش رو بدونيم!
بعد به التماس بيفتيم!
بعد يادمون بياد دوستشون داشتيم!
بعد يادمون بياد دوستمون داشتن!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #53
صبح و شب ندارد جانم
هر وقت به تو فکر می‌کنم
فکرم پر می‌شود،
از تو و خاطرات با تو
فرقی هم نمی‌کند ساعت روزگار چند است
همین که پای تو وسط باشد
همه چیز روشن است...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #54
«بی‌نظم‌ترین قانون»

در زندگیتان
کسی را انقدر دوست نداشته باشین که در عین بیگناهی، از او معذرت بخواهید!
می‌دانید همیشه غرور مهم است...
چون هر چقدر بخاطر عشقتان خودتان را کوچک کنید، او هم به اندازه خودتان شما را کوچک می‌کند.
و این بی‌نظم‌ترین قانون این دنیاست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #55
‏«مرده متحرک»

وقتی به آن چیزی که انتظارش را داشتی نمی‌رسی، دیگر بعدش فقط زنده‌ای و بودن و نبودنت فرقی برایت نمی‌کند...
می‌شوی مرده متحرک...
فقط زندگی می‌کنی و نفس می‌کشی...
دیگر برایت مهم نیست که چه موقع افتاب طلوع می‌کند و چه موقع غروب!
دیگر برایت خریدن لاک‌های رنگارنگ، مهم و پر از هیجان نیست!
دیگر رنگ رژ قرمز، اصلا به صورتت نمی‌اید چون حاضر نیستی امتحانش کنی!
می‌بینی چقدر تفاوت وجود دارد؟!
انقدر تفاوت که حتی دلت نمی‌خواهد زیر باران، قدم بزنی و بوی برگ‌های خیس پاییزی را استشمام کنی...
انقدر خسته می‌شوی که حتی حوصله خوردن قهوه در روی بلندترین بالکن شهر را هم نداری!
انقدر بی‌حوصله‌ای که دیکر دلت نمی‌خواهد از اتاق کوچکت فاصله بگیری، حتی روز جمعه!
دیگر به حرف‌هایی که راجع بهت می‌زنند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #56
«مزار سرد من»

عاقبت روزی...
مزار سرد من...
جای دنجی برایت خواهد شد...
عکس من با اخرین لبخند من...
شاهد شب گریه‌هایت خواهد شد...
و وای از ان روز...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #57
«دریای خ**یا*نت»

مرا غرق خودش کرد...
ولی نجاتم نداد...
من چه بی‌رحمانه...
در دریایی از خ**یا*نت‌هایش...
به ارامی جان سپردم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #58
«دنیای نامرد»

دنیای غریب و نامردی‌ست...
دقیقا عاشق همانی می‌شوی...
که خودش عاشق یکی دیگر است...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #59
«تنگ غروب»

اهنگ تنگ غروب خاطره بدی برایم دارد...
ان‌جا که می‌گوید راه منو تو همیشه دوره...
راست می‌گوید...
راه منو تو ...
با وجود خ**یا*نت‌هایت...
همیشه دور است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
4,307
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #60
«دلتنگم»

دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست...
کس در همه افاق...
به بدبختی من نیست...
دلتنگ ان فرهادی که بخاطر شیرین به کوه و بیابان زد ...
دلتنگ ان شیرینی که هرگز به خسرو نرسید...
دلتنگ ان مجنون که دیوانه و رسوای جهان شد...
و دلتنگ ان لیلی که هیچ وقت کسی از دردش باخبر نشد و از اون ننوشت...
دلتنگ تویی که هی وقت قرار نیست داشته باشمت!
دلتنگ خودم که هیچ وقت قرار نیست دوباره ادم سابق بشوم...
دلتنگ رویاهایمان که خیس شدند...
دلتنگ باران عشق که هیچ وقت قرار نیست بر سر من و تو ببارد...
دلتنگ روزهای خوب!
دلتنگ تو!
دلتنگ همه چیز!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا