مجموعه دلنوشته‌های روزنه | الهام سواری کابرانجمن یک رمان

[الهام.س]

تنهایی‌ام به گشادگی یک قرن است و *انفکاک تنها اتفاقیست که شکافی از *یاس‌ها برروی قلب حساسم جای گذاشته است و این به احساساتم یک خلَأ بزرگ وارد کرده.


انفکاک:جدایی
یاس:ناامیدی

 

[الهام.س]

رازآلودترین شعردنیا حرف‌های پراز رمز توبود که با آهنگ صدایت درمن یک حس قشنگ به وجود آوردی و با رفتنت شکاف این زخم کهنه را عمیق‌تر کردی.

 

[الهام.س]

عشق تو تنها غم کده‌ایست که می‌خواهم از او نجات یابم، الان رسیدم درست مقابل خاطرات تلخ کهنه که درآن نومیدی موج می‌زند و *تیمارنبودت مرا به *انزوا می‌خواند.


تیمار:غم
انزوا:تنهایی

 

[الهام.س]

خاطرات ناخوش گرچه فراموش نمی‌شوند خاطرات نغز هم نمی‌توانند جای آن‌ها را بگیرند، بسااین سیاهی وجودم راهمچون تخته سیاهی که پراز گردو غبار نوشته‌های قدیمی‌ست پُر کرده.

 

[الهام.س]

*سیمای این عشق هرچقدر آشنا باشد با من، اما من روزی از کوچه پس کوچه‌های او می‌گذرم و باخود بلند می‌خندم و می‌گویم: فکر می‌کنم روزی از این *معبر گذشته‌ام!

سیما:چهره
معبر:کوچه

 

[الهام.س]

همه دروغ می‌گویند هیچ *رجا نیست به اینکه سرگشته باشد وبخواهد کنارتو بازگردد فقط می‌خواهند حرفشان را به کرسی بنشانند و زیرک بر *عارض تو بخندند.

رجا:امید
عارض:صورت

 

[الهام.س]

هیچ‌گاه گفتار مردم را جدی نگیر چون درآخر این خودت هستی که زیان خواهی کرد و همه‌ی پل‌های پشت سررا خراب کرده‌ای و روبه رویت *تنگنا است بدون روزنه‌ای.

تنگنا:بن‌بست

 

[الهام.س]

پندهای بسیار شنیده‌ام که به من می‌فهماندن این رابطه تهش می‌رسد به تنگنا و راه بازگشتی هم نیست؛ اما...دریغ از آن که دروغ‌های دلکش او مرا فریفته است.

 

[الهام.س]

دل‌باختگی به تو ازاول اشتباه بود، همانند تکیه دادن به حصاری که بررویش هزاران شکاف است و هرلحظه ممکن است روی سرم آوار شود و من در زیر آواری از تفسرهایم خاموش خواهم مرد.

 

[الهام.س]

ای‌کاش، کاشی از کاش‌هایم کم می‌شد و جای آن کلمه رو تجرد می‌گرفت و من هرگز پشیمان نبودم و با این همه اندوه زندگانی خویش را نمی‌گذراندم.