کامل شده مجموعه اشعار شرور | شرور کاربر انجمن یک رمان

[شرور]

ماه آبان تو چه کردی با دل من دقیقا
گرفتی یارم و بریدی زندگیم و عمیقا
بهم بدهکاری و فراموشت نخواهم کرد
چه بیقرار کرده ای حال وروزم جدیدا

 

[شرور]

گر خواهی کنی با انجمن دوستی
بنویس رمانی یا شعر گر تونستی
میشوی محبوب دلها گر بخواهی
بیش از هر وقت تو تودلها هستی

 

[شرور]

دلم بد عادت کرده ای به تنهایی ، حذر کن
به پایان برسان این غم و به شادی نظر کن
وقت است که بگویی هر آنچه در دل داری
لطفی بنما و گر گرفتی تصمیم مارا خبر کن

 

[شرور]

دلم گرفته و سخت نفس میکشم من
دهانم خشکیده و نیست نای سخن
هرچه گویم بنام شعر چرت است
بگیرید قلم از دستم شاعران انجمن

 

[شرور]

من را نیست درین جهان یاری جز خدا
هر کسی آمد زندگیم به نوعی شد جدا
قهر کرده بامن هر چی از مخلوق است
خواهم که بمیرم وقتی نیست مرا وفا

 

[شرور]

خواب دیدم و در خوابم آمد این ندا
ساکت باش و بی حرکت و بی صدا
گوش کن که وقتش رسیده تا بیایی
پیش آنان که تنها گذاشتندت در دنیا

 

[شرور]

گریه کردم از گریه ام آسمان بیتاب شد
درد دل با شب سیاه گفتم بیخواب شد
در زمان حیات درهیچ محفلی نبودم اما
بعد مردن عکس رنگیم بر دیوار قاب شد

 

[شرور]

دوستان خورده نگیرید بر من امروزی
نتوانستم از درد روم خواب نیمروزی
آسمان دلم ابریتر از آسمان خداست
توی عمرم مرا غم نبود ایچنین روزی

 

[شرور]

کاش بودی در کنارم کاش میدیدی حال زارم
کاش بودی و بغل میکردی این تن بی قرارم
رفتی و بد رفتی دلم موندم و سختمه موندن
رفتنت آشوب کرد به دلم و خاطراتت آزارم

 

[شرور]

اشتباه کردم و طلب بخشش دارم اینجا
متاسفم که نگه نداشته ام من رسم وفا
سخت پشیمونم و عاجزانه تقاضا دارم
گر نمیبخشی پایان بده زندگیم ای خدا
دلم گرفت و از خودم سخت بیزار شدم
که از مسیر زندگیم به ناحق گشتم جدا
گم کرده ام راه حق و رفته ام باطل راه
مسیر شیطان رفته جدا شده ام از انبیا
حلالم کنید و بر من بدی هایم ببخشید
راه دشمن رفته و گم کرده ام راه رفقا
شرور را چه به شور جوانی درین زمان
باید که توبه کند و نادم شود زین سخا