_ چرا طرز نگاهت تغییر کرده، اون برق چشات کو؟ چرا صدات میلرزه؟
+ خستهام!
_ از چی؟
+ از زندگی، از بودن کنار آدما، از نفسکشیدن بدون اون، کلا بدون اون خستهام، همه چیم خستهاس نگاهم، لبخندم، اشکم، بغضم، مشتام، خودزنیهام، دلم، انگار وزنهی سنگینی روشه، اونم خستس! ناله میکنه ولی صداش و نمیشنون، نه نه اونی که واسش ناله میکنه نمیشنوه. من تو تاریکترین نقطه زندگی غرق شدم!