- ارسالیها
- 1,906
- پسندها
- 24,597
- امتیازها
- 53,373
- مدالها
- 22
- سن
- 23
- نویسنده موضوع
- #31
دستانم را در دستانت قفل کردم
وقدم به پشت قدم تو کشیدم
وراه رفتیم در زیر باران
هر دویمان از باران خیس شدیم
و باران عطر عاشقی مان را به خود گرفت
اما ناگهان قفل دستانمان باز شد
وتو قدم هایت را مایل دور از من برداشتی
ورفتی!
از ان پس هر گاه باران می بارد
مرا دیوانه می کند
این عطر عاشقی
مرا مجنون کرده است
وقدم به پشت قدم تو کشیدم
وراه رفتیم در زیر باران
هر دویمان از باران خیس شدیم
و باران عطر عاشقی مان را به خود گرفت
اما ناگهان قفل دستانمان باز شد
وتو قدم هایت را مایل دور از من برداشتی
ورفتی!
از ان پس هر گاه باران می بارد
مرا دیوانه می کند
این عطر عاشقی
مرا مجنون کرده است