متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دلنوشته عق مى زنم|پريا قاسمى كاربر انجمن يك رمان

  • نویسنده موضوع پريا قاسمى
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 23
  • بازدیدها 1,481
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #11
نمی دانم کدام جدم قاتل و کدام جدتت اینقدر سگ جان است
که هر چه در خودم می کشمت دوباره جان می گیری.
 
آخرین ویرایش

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #12
به وقت یک خمیازه ی مشکوک
بی هوا از دهانم پریدی.
نمی دانم چگونه جمعت کنم حالا که در تمام دنیا؛ ردی داری.
۷:۴۸
۹۷/۱۲/۶
 

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #13
دوباره خاطرت به خاطرم چنگ زده است
که بی هوا در خاطرم به خاطرت آه می کشم
چند سوایی است نبش قبر این خاطره ها
روی لبم خنده ها وا کرده است
و تو ای کاش می دانستی که در این بازی
تو ندانسته مرا بردی.
مرحبا برتو
۹۷/۱۲/۷
۱۱:۰۷
 

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #14
ماه من آغاز حیات بود
بعد از رسوایی منظومه ی شمسی در آذر ماه
حیات بخشی دی
باعث زیست کره ای شد که با تک سلولی ها
هم پیمان بود.
۹۷/۱۲/۷
۲۲:۳۰
 

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #15
تمام ثانيه هايم با يك تصوير نامعلوم از تو گره خورد
آنقدر كور
كه گره هاي مغزم رج به رجش اسم تو را درد مى كشند.
اين جديد ترين اخبار دلم است
پيدا شدن چون تويي در جوار من
و گم شدن چون مني در جوار تو
اي كاش تو هم ثانيه هايت كمي گره داشتند تا اميدوار باشم به گره گشايي..!
٢٣:٠٠
٩٧/١٢/١٣
 

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #16
این روزها در خیالات و تصویر های گنگ و ممنوعه در حال عق زدنم.
نمی دانم چرا با هر فکری به تو پرتاب می شوم
به تو و احساسی که خانه خراب کنانه ب رویم چمباته زده است.
این طاقت بی طاقت هر ثانیه اش را به من شلیک می کند.
ای کاش میدانستی در چه تیربارانی دارم جان می دهم.
آخر چگونه توصیف کنم این سگ حالیه این روزها را
در حالی که دارم از قدرت کلمات خارج می شوم.
این روزها...۹۷/۱۲/۱۷
 

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #17
در میان خلط های خونی
هق هق های جانداری به مشامم می رسد.
تا کجا می خوای رها باشی ای "من"
تا کجا دشنه بر قلب خودت خواهی زذ
این گره های طناب را چه وقت دار خواهی کرد؟
در حالی که این من به وقت طلوع کفن پیچ شده است.
97/12/21
 

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #18
یک روز بالاخره باید از این عق زدن های بی نتیحه رها شد
و رسید به عارق های تب دار.
 

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #19
من از نارو های دقایق که تو را به من خنجر می زند باکی ندارم
حتی بازی بازی هم بازی ام بگیرد
باکی نیست
من بدون بازی بازنده ام
همانقدر خسته،بیخیال
و همانقدر نا امید
و این تویی که با خراشه هایت داری خراشم می دهی
بدان آنکه بدانی این بازنده؛ تسلیم شدن بلد نیست.
.......
این شلاق های باران است
که نبودنت را زخم می کند.
 

پريا قاسمى

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
3,029
امتیازها
16,513
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #20
زخمی ام از پشت پایی که در پشت سرت خوردم.
به گمانم تا آخر عمر این دل باید لنگ بزند
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا