ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 1/9/23 ارسالیها 2,635 پسندها 21,483 امتیازها 48,373 مدالها 35 سطح 31 18/3/24 #1,161 مرا هرگز نباشد خواب ودارم ارزو گاهی که خواب آید به چشمم بلکه جانانم به خواب اید آرزو آخرین ویرایش 18/3/24
m.sina کاربر خبره کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,594 پسندها 7,234 امتیازها 35,773 مدالها 16 سطح 14 26/3/24 #1,162 Delaram*☆♡ گفت مرا هرگز نباشد خواب ودارم ارزو گاهی که خواب آید به چشمم بلکه جانانم به خواب اید آرزو کلیک کنید تا باز شود... فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو سرای دیده با اشک ندامت شستوشو کردم صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم بهار لطفا امضا : m.sina
Delaram*☆♡ گفت مرا هرگز نباشد خواب ودارم ارزو گاهی که خواب آید به چشمم بلکه جانانم به خواب اید آرزو کلیک کنید تا باز شود... فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو سرای دیده با اشک ندامت شستوشو کردم صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم بهار لطفا
.Mobina. مدیر بازنشستهی ادبیات مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 12/1/24 ارسالیها 4,028 پسندها 10,234 امتیازها 44,673 مدالها 21 سطح 21 26/3/24 #1,163 بهار آمد و دل ز دیدار تو ناامید گشت کاش میتوانستم تو را بینم و بپرستم امضا : .Mobina.
♡°DINA° کاربر سایت رفیق جدید انجمن تاریخ ثبتنام 25/1/24 ارسالیها 73 پسندها 269 امتیازها 1,048 مدالها 3 سطح 2 28/3/24 #1,164 .Mobina. گفت بهار آمد و دل ز دیدار تو ناامید گشت کاش میتوانستم تو را بینم و بپرستم کلیک کنید تا باز شود... داروی دردم تو داری ناامید از در مرانم ای بقربان تو جان دردمند من الاهی امضا : ♡°DINA°
.Mobina. گفت بهار آمد و دل ز دیدار تو ناامید گشت کاش میتوانستم تو را بینم و بپرستم کلیک کنید تا باز شود... داروی دردم تو داری ناامید از در مرانم ای بقربان تو جان دردمند من الاهی
m.sina کاربر خبره کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,594 پسندها 7,234 امتیازها 35,773 مدالها 16 سطح 14 11/4/24 #1,165 بهار این فصل بهار نیست فصلی دگر است مخموری هر چشم ز وصلی دگر است هرچند که جمله شاخه ها رقصانند جنبیدن هر شاخ ز اصلی دگر است لطفا از شکوفه امضا : m.sina
بهار این فصل بهار نیست فصلی دگر است مخموری هر چشم ز وصلی دگر است هرچند که جمله شاخه ها رقصانند جنبیدن هر شاخ ز اصلی دگر است لطفا از شکوفه
ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 1/9/23 ارسالیها 2,635 پسندها 21,483 امتیازها 48,373 مدالها 35 سطح 31 11/4/24 #1,166 روی چمن از شکوفه ها رنگین شد وز عطر اقاقیا هوا سنگین شد در نغمه هر چلچله پیغامی هست کای خفته روزگار فروردین شد لطفا از انتظار
روی چمن از شکوفه ها رنگین شد وز عطر اقاقیا هوا سنگین شد در نغمه هر چلچله پیغامی هست کای خفته روزگار فروردین شد لطفا از انتظار
m.sina کاربر خبره کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,594 پسندها 7,234 امتیازها 35,773 مدالها 16 سطح 14 11/4/24 #1,167 Delaram*☆♡ گفت روی چمن از شکوفه ها رنگین شد وز عطر اقاقیا هوا سنگین شد در نغمه هر چلچله پیغامی هست کای خفته روزگار فروردین شد لطفا از انتظار کلیک کنید تا باز شود... دلم شکستی و جانم هنوز چشم به راهت شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت سایه لطفا امضا : m.sina
Delaram*☆♡ گفت روی چمن از شکوفه ها رنگین شد وز عطر اقاقیا هوا سنگین شد در نغمه هر چلچله پیغامی هست کای خفته روزگار فروردین شد لطفا از انتظار کلیک کنید تا باز شود... دلم شکستی و جانم هنوز چشم به راهت شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت سایه لطفا
ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 1/9/23 ارسالیها 2,635 پسندها 21,483 امتیازها 48,373 مدالها 35 سطح 31 11/4/24 #1,168 m.sina گفت دلم شکستی و جانم هنوز چشم به راهت شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت سایه لطفا کلیک کنید تا باز شود... نیمه شب بود وغمی تازه نفس ره خوابم زد وماندم بیدار ریخت از پرتو لرزنده ی شمع سایه ی دسته گلی بر دیوار شمع لطفا
m.sina گفت دلم شکستی و جانم هنوز چشم به راهت شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت سایه لطفا کلیک کنید تا باز شود... نیمه شب بود وغمی تازه نفس ره خوابم زد وماندم بیدار ریخت از پرتو لرزنده ی شمع سایه ی دسته گلی بر دیوار شمع لطفا
♡°DINA° کاربر سایت رفیق جدید انجمن تاریخ ثبتنام 25/1/24 ارسالیها 73 پسندها 269 امتیازها 1,048 مدالها 3 سطح 2 12/4/24 #1,169 Delaram*☆♡ گفت نیمه شب بود وغمی تازه نفس ره خوابم زد وماندم بیدار ریخت از پرتو لرزنده ی شمع سایه ی دسته گلی بر دیوار شمع لطفا کلیک کنید تا باز شود... تا آتش شوقی نَبوَد، خوش نتوان زیست بی شعله سر شمع به سامان نرسیده راز لطفا امضا : ♡°DINA°
Delaram*☆♡ گفت نیمه شب بود وغمی تازه نفس ره خوابم زد وماندم بیدار ریخت از پرتو لرزنده ی شمع سایه ی دسته گلی بر دیوار شمع لطفا کلیک کنید تا باز شود... تا آتش شوقی نَبوَد، خوش نتوان زیست بی شعله سر شمع به سامان نرسیده راز لطفا
بَهآرنارنج کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 27/12/21 ارسالیها 1,989 پسندها 6,354 امتیازها 28,973 مدالها 15 سطح 13 12/4/24 #1,170 ♡°DINA° گفت تا آتش شوقی نَبوَد، خوش نتوان زیست بی شعله سر شمع به سامان نرسیده راز لطفا کلیک کنید تا باز شود... گفتم که مرا با راز چشم تو کاریست یاغی شد و با دل ِ من دائم به جنگ است (دریا) امضا : بَهآرنارنج
♡°DINA° گفت تا آتش شوقی نَبوَد، خوش نتوان زیست بی شعله سر شمع به سامان نرسیده راز لطفا کلیک کنید تا باز شود... گفتم که مرا با راز چشم تو کاریست یاغی شد و با دل ِ من دائم به جنگ است (دریا)