روی سایت دلنوشته ای دوست |mahkameکاربر انجمن یک رمان

[MAHKAME _R]

ای دوست، چه بی‌معرفت شدی؟
ای دوست، مرامت کجا رفت؟
ای دوست، دوستی‌مان چه شد؟
ای دوست، مهرت به کجا رفت؟

 

[MAHKAME _R]

ای دوست، دیگر به چشمانم خواب نمی‌آید!
ای دوست، دیگر توان راه رفتن ندارم!
ای دوست، دیگر نمی‌کشم!
ای دوست، حالم دیگر دست خودم نیست!

 

[MAHKAME _R]

ای دوست، مشک آبم خشک شد؛ نیامدی!
پرنده از قفس پرید؛ نیامدی!
اشک چشم‌هایم خشک شد؛ نیامدی!
آسمان بارید؛ نیامدی!
ای دوست، نمی‌آیی؟

 

[MAHKAME _R]

ای دوست، ندیدی موهای سفیدم را؟
ای دوست، بی تو چه بی‌کس شدم!
ای دوست...
چه زیباست، این کلمه دوست!

 

[MAHKAME _R]

ای دوست کور شد چشمانم، نیامدی!
لال شد زبانم، نیامدی!
کر شد گوش‌هایم، نیامدی!
ای دوست، کاسه‌ی صبرم لبریز شده!

 

[MAHKAME _R]

ای دوست، به آسمان نگاه؛ آسمان مثل دلم گرفته‌ست!
ای دوست، گرفتارت شده‌ام!
ای دوست، چقدر بی‌تاب توام!
ای دوست، بند بند وجودم تو هستی!
ای دوست، با تو هستم، با خود توام!
مرا عاشق خودت کردی رفتی؟

 

[MAHKAME _R]

ای دوست، نفرینت می‌کنم!
نفرین می‌کنم رهایت کنن!
نفرینت می‌کنم کور شد چشمانت!
نفرینت می‌کنم بی‌کس شوی، تنها شوی!
ای دوست، به مرگ نفرینت کردم!
به مرگت نفرین کردم تا تنها بمیری!

 

[MAHKAME _R]

ای دوست، دشمنانم چه شادن!
ای دوست، دشمنانم به نفرین‌هایم می‌خندن!
ای دوست، خنده‌هام زهر شدن!
ای دوست، می‌نوشم جام زهر را!
ای دوست، به سرم خاک بیا!

 

[MAHKAME _R]

ای دوست، گفتم بر سنگ قبرم بنویسید از انتظار به کام مرگ رفت، جوان ناکام بود!
ای دوست، خوشحال باش... خوشحال باش دیگر کسی در انتظارت نیست!
خوشحال باش کسی برایت اشکی نمی‌ریزد...

 

[MAHKAME _R]

ای دوست، دیگر نمی‌بینی مرا!
به جای دوری رفته‌ام
جایی که دوست زیاد است، دشمن کم
ای دوست، ببخش بی‌خبر رفتم...