نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

روی سایت مجموعه دلنوشته‌ها‌ی منطق‌های متلاشی | bahareh.s کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع bahareh.s
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 28
  • بازدیدها 1,390
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #1
362057
نام مجموعه: منطق‌های متلاشی
نام نویسنده: bahareh.s
نام ویراستار: merry
تگ: محبوب
مقدمه: آخر تمام چیزها پشیمانی است؛ منظور از آخرش زمانی است که تو نمی‌دانی درست راه را انتخاب کردی یا نه.
منطق را نادیده گرفتی.
او با تو بود. همیشه با تو بود؛ اما... تو زمانی که دیگری را می‌دیدی یادت می‌رفت که او اینجاست...‌!
نکته: منظور از او اینجاست، منطق است!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,380
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • #2
457291_44db087e1359b37f105360906dec08af.jpg

" به نام ایزد منان "

هر انچه از دل برآید، خوش آید!

کاربر گرامی نهایت قدردانی را داریم که نوشته های زیبایتان را در انجمن یک رمان به اشتراک می گذارید!
خواهشمندیم پیش از پست گذاری و شروع دلنوشته ی خود، قوانین زیر را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته ی کاربران"

پس از گذشت حداقل 30 پست از دلنوشته تان، می توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید.
"درخواست تگ دلنوشته"

همچنین پس از گذشت 30 پست از دلنوشته تان قادر هستید در تاپیک زیر درخواست جلد بدهید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Maede Shams

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
توی شهر غریب ما همه با قلبشون تصمیم می‌گیرن،
خیلی زود وارد رابطه‌ی دوستی می‌شن و آخرش شکست می‌خورن.
به نظر من آدم‌های اون بیرون خیلی با من فرق دارن؛ برای همین هم من خودم رو قاطی اونا نمی‌کنم؛ واسه همین هم خیلی اذیتم می‌کنن، ولی من اهمیت نمی‌دم.
حالا یکی از اون آدم‌ها که با قلبش تصمیم می‌گیره، قصد داره با من دوست بشه. نمی‌دونم بهش بگم آره یا نه؛ ولی اون هم مثل من تنهاست؛ درسته مثل بقیه فکر می‌کنه، ولی با این حال اون هم مثل یه جذامی طرد شده... ‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
آدم‌ها گاهی کارهایی می‌کنن که از انسان بودن خجالت می‌کشم. بعضی‌ها جوری رفتار می‌کنن انگار از ما بالا‌تر هستن؛ انگار ما وجود نداریم و آدم نیستیم.
یادشون رفته که تا زمانی که در این جهانیم، با یک‌دیگر برابریم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
زمانی که حرف نمی‌زنی، می‌تونی به وضوح تغییر آدم‌ها رو متوجه بشی.
خیلی سخته فرد مقابلت ناگهانی تغییر کنه و بتونه تو رو جور دیگه‌ای، هم با بودنش و نبودنش عذاب بده. خیلی سخته بفهمی که خودت باعث تغییر اون شدی. خودت کاری کردی که دلسرد و بی‌تفاوت بشه.
من حاضرم تو گریه کنی، جیغ بکشی، ضجه بزنی، ولی بی‌تفاوت نشی؛ مانند فردی نباش که عزیز‌ترین کسش را از دست داده، ولی بدون هیچ حسی به خاک نگاه می‌کنه... ‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
آدم‌ها گاهی از هم‌ نوع‌های خود زاری می‌شوند...
گاهی فردی که با آن‌ها هیچ فرقی ندارد را می‌رنجانند؛ اما نمی‌دانند آن فردی که رنجانده‌اند در روزهای سختش به او کمک می‌کند و کاری می‌کند که پشیمان بشود از آن کاری که کرده؛ اما آن‌موقع پشیمانی نه سودی برای او دارد، نه خود...
 
آخرین ویرایش
امضا : bahareh.s

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
فرق می‌کنیم؛
نه ظاهری،
نه اخلاقی،
نه از هرجوری که فکرش رو می‌کنین.
فقط فرق می‌کنیم
از نظر تفکراتمون،
مذهب، دین و ایمان.
درسته گاهی فرق می‌کنیم
ولی همه‌ی ما انسانیم و باید
با یک‌دیگر مهربان باشیم؛ حتی اگه
با بدترین آدم های دنیا طرف باشیم،
باید انسان باشیم... ‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
زندگی کردن هم گاهی سخت می‌شه؛ مثلا زمانی که نمی‌دونی کسی توی این دنیا هست که بهت اهمیت بده یا دوستت داشته باشه. کسی هست که بخواد همیشه کنارت باشه و هر کسی هر چی گفت دیدش نسبت به تو عوض نشه.
هست یا نه!
کسی هست که تو رو از اعماق وجودت بخواد، نه به خاطر چهره‌ت؛
ولی سخته که بفهمی هیچ‌کسی جز خودت با دیگران این‌جوری نیست...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
زمانی که از دور شاهد همه چیز باشی، متوجه تغییرات رفتاری و فکری افراد میشی.
بعضی‌هاشون زیادی مغرورن؛ ولی جلوی کسی که دوستش دارن دیوونه بازی می‌کنن؛ ولی با این حال
همون فردی که دوستش دارن عاشق آدم‌های مغرور هست و نمی‌دونه که اون مغرور جلوی اون میشه کسی که الان هست.
نمی‌دونم؛ ولی فکر می‌کنم فرق بزرگ آدم‌ها باهم، اینه که زود هم رو قضاوت می‌کنن و همون موقع هست که تموم زندگیشون احساس بیچارگی می‌کنن، تو خاطرات فرو میرن و غرق در اون، به زندگی نکبت‌بار خودشون ادامه میدن.
نکبت‌بار به‌خاطر این‌که نمی‌دونن برای چی دارن بعضی از کارها رو انجام میدن... ‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,870
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
همه در چهره لبخند می‌زنیم، با یک‌دیگر با صدای بلند می‌خندیم و در احوال‌هایمان با صدای بلند و پر اشتیاقی می‌گوییم: « خوبم! »
اما آیا واقعاً خوبی؟ خوبی که زمانی که کسی با تو حرف نمی‌زنه برای لحظه‌ای تو خودت فرو میری؟
خوبی که از درون پاشیدی و داغونی؟
خوبی که شب‌هات رو با گریه سحر می‌کنی و گودی زیر چشم‌هات رو به دیر خوابیدنت ربط میدی؟
خوبی؟ تو واقعاً خوبی؟ نمی‌دونی بقیه متوجه میشن که خوب نیستی؟
به هم توجه کنین. چرا به هم توجه نمی‌کنین و بدون هیچ حرفی پا روی قلب هم می‌گذارین و متوجه دردهای هم نمی‌شین؟!
به هم‌دیگه توجه کنین؛ ما واقعاً با یکدیگر خانواده هستیم.
افسوس که این خانواده تنها خیالی بیش نیست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا