متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت مجموعه دلنوشته‌ها‌ی می‌دانم که می‌دانی | YASAMAN.6 کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع YASAMAN.RAZIYAN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 36
  • بازدیدها 1,958
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #11
***
می‌گویم که چگونه بی‌رحمانه
نگاهم می‌کردی،
امّا نمی‌آمدی و
قلب ناآرامم را آرام نمی‌کردی.
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #12
***
بازهم می‌گویم که
چطور صدای زجه‌های شبانه‌ام
را می‌شنیدی،
امّا با حرف‌هایت
آرامم نمی‌کردی.
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #13
***
چرا جانانم؟!
چرا چشم‌هایت را می‌بستی
و آرام از کنارم رد می‌شدی!؟
چرا گوش‌هایت را می‌گرفتی و
تنها، فقط به من زل می‌زدی!؟​
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #14
***
چرا روی ماهت را
از دیده‌ام محروم کردی؟!
مگر گناه من جز
عاشقی چیز دیگری بود؟!
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #15
***
مگر عشق چه دارد که همه می‌گویند
نمی‌توان، آتش عشق را خاموشش کرد؟!
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #16
***
ماه‌ِ شب‌هایِ بی‌قرارم!
می‌دانم که می‌دانی
این سه حرف معمولی،
چیزی فراتر از معمولی هستند
و کنارهم، کلمه‌ای را می‌سازند که
چیزی است فراتر از ذهن‌هایمان!
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #17
***
یادم نمی‌آید که آدمِ بدقول بودی!
همیشه سر وقت کنارم حاضر می‌شدی و
می‌گفتی
من که دلم نمی‌آید نفسم را منتظر بگذارم،
پاهای کوچکش درد می‌گیرد و صبرش لبریز.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #18
***
یارِهمیشگیم!
الآن پانصد و پانزده روز از آخرین قولی که
داده بودی می‌گذرد و تو هنوز نیامدی!
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #19
***
همه می‌گویند که نمی‌آیی!
امّا من می‌گویم
شاید آمد.
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته
سطح
22
 
ارسالی‌ها
3,294
پسندها
13,427
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #20
***
همه می‌گویند
انتظار تو را خواهد کشت.
امّا من می‌گویم
انتظار است که مرا در
این پانصد و پانزده روز نگه داشته است!
اگر نبود که من حال، روح سرگردانی بیش نبودم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YASAMAN.RAZIYAN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا