متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت مجموعه دلنوشته‌ها‌ی منطق‌های متلاشی | bahareh.s کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع bahareh.s
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 28
  • بازدیدها 1,375
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
***
زمانی که کسی درکت نمی‌کنه، حس می‌کنی فرد دیگه‌ای هم درکت نمی‌کنه؛ اما در آخر متوجه میشی که از همون اول هم کسی که درکت می‌کرد، خودت بودی.
خودت بودی که دردت رو می‌فهمیدی، سکوت رو متوجه می‌شدی. می‌دونستی چه چیزی
کم داری و اگر اون چیزی که کم داری رو فراهم کنی، می‌تونی کم‌کم دردت را بهبود یابی.
افسوس! افسوس زمانی می‌فهمی که دیر شده و حتی خودت هم برای خودت مهم نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12
***
بعضی از آدم‌ها هر روز می‌میرن!
هر روز جلوی چشم‌های همه خرد میشن.
هر روز احساس می‌کنن دنیایی که ما توش زندگی می‌کنیم
خیلی مزخرفه؛ اما چیزی نمی‌گن و سکوت می‌کنن. هر روز در چشم خودشون می‌شکنن ولی باز هم سکوت می‌کنند.
دنیا به خاطر آدم‌های بد، بد نشده،
دنیا به خاطر سکوت آدم‌های خوب، بد شده.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
***
همه مثل هم هستیم؛ فقط تفاوت ما، شخصیت ماست، رفتار ماست، ظاهر ماست که متفاوته؛
ولی ما همگی انسانیم پس چرا انقدر با هم دیگه بدیم؟!
چرا خوبیِ هم رو نمی‌خوایم؟!
شاید هم می‌خوایم و فرد متقابل متوجهش نمی‌شه!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
***
گاهی اوقات اون‌قدر اذیتت می‌کنن که انگار
همراه کشتن بعضی از احساسات درون، خود انسانیت رو هم از درون کشتن!
از درون مرده و از بیرون آباد؛ این تنها چیزی‌ست که تا زمانی که فکر می‌کنیم ممکن است، مؤثر خواهد بود؛ اما مگه میشد از درون فردی رو ساخت که از همه متنفره و حتی به احساسات خودش هم اهمیت نمیده؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #15
***
گاهی با خودم فکر می‌کنم، اگر منطقم رو از من می‌گرفتن چی میشد؟
خب... مشخصه، متوجه حیله و نیرنگ خیلی از آدم‌ها نمی‌شدم؛ نمی‌فهمیدم چه کلکی در سر دارن.
متوجه احساس خودم نمی‌شدم و هیچ‌وقت خودم رو به دیگری ترجیح نمی‌دادم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
***
آمدنت با قلبم بود، رفتنت با منطقم.
امروز را یادت رفت.
کجایی راستی؟
چرا برگشتی؟
شاید... شاید فکر کردی احمق‌تر از من وجود نداشته؛
برای همین هم برگشتی!
نگران نباش. می‌دونی آخه راستش این قلبم هر روز دیوانه‌تر میشه.
شاید دوباره‌ چرخه‌ی آمدنت تکرار شد؛ نمی‌دانم ولی تازگی‌ها مغزم حتی یک لحظه هم نمی‌خوابد که شاید یک لحظه این قلب... تو را دوباره توی خود جای داد و
او غافل ماند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #17
***
مردم... انسان‌ها رو میگم!
اون‌هایی که تمام وجودشون رو لبریز از عشق می‌کنن رو میگم!
اون‌هایی که دیوانه‌وار به سمت کسی که به او آسیب می‌رساند می‌دون تا چیزی به نام عشق را درونشان ببینند؛
اما...
انگار در آخر، نفسی برایشان نمانده!
با قلبی شکسته، شیشه شکسته‌های قلبشان را از روی زمین با خاک‌انداز جمع می‌کنن.
و دیگری لبخندی به او می‌زنه و از کنارش رد میشه. درست می‌بینم روی قلب صاف و ترک نخورده‌اش نوشته:
«مراقب باشید، شکستنی است!»
اما...
اوی دیگری که حالا باز با این هشدار قلبش شکسته چه کند؟ با اجبار باید بنویسد:
«راحت باشید، شکسته است؟»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #18
***
نمی‌فهمم!
افرادی رو نمی‌فهمم که در تفکر شخصیت بالاشون، دیگران رو به هر طریقی خرد می‌کنن.
نمی‌فهمم... ‌.
نمی‌فهمم اون‌هایی رو که دیگران رو تحقیر می‌کنن.
به هر دلیلی زندگی دیگران رو با گفتن افکار منفی که درونشون شکل گرفته خراب می‌کنن.
نمی‌دونن؟ نمی‌دونن اون فرد چقدر با این حرف‌ها خرد میشه؟ نمی‌دونن که قلب یک‌دیگر رو نشکنیم، یعنی چه؟
نمی‌دونن یا نمی‌خوان بدونن؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #19
***
سکوت، گاهی خیلی درد داره... ‌.
سکوت کسی که دوستش داری،
سکوت کسی که نمی‌دونم، شاید دنیات باشه
و یا سکوت کسی که نمی‌دونی دوستت داره!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #20
***
هیچ‌کس نمی‌خواد باور کنه
که آن کسی که دیوانه‌ش هستی،
همان هست که اول از همه
قلبت رو می‌شکنه و فردی
پر از پوچی و نفرت را به
جامعه تحویل میده تا
یک فرد بی‌هیچ دیگه رو بسازد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا