پس شیطان صفتان...!
بترسید از روزی که انتقام خون سرخ و پیکر شرحهشرحه سردار دلهایمان را میگیریم...!
بترسید...!
چون سردار دلهایمان را از ما گرفتید و آسمانیاش کردید!
***
در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست
شعلهور شد در و دیوار حرم، سینه شکست
خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است
بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است
اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است
دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است
خون ما وجه سلوک است که سالک باقیست
کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقیست
شعلهور بود و به ققنوس، توسل میکرد
تشنه لب بود و لب آب تحمل میکرد
وسط معرکه غوغاست، جنون میرقصد
مالک انگار که در برکه خون میرقصد
شعلهور بود درِ خانه، لگد بر در خورد
داغ، مسمار شد و بر جگر حیدر خورد
شعلهور بود خبر، دل به صدا آمده است
خبر از مصحف امّ الشهدا آمده است
سنگ باران شده قاسم، شده دل، خونینتر
این چه زخمیست که باشد ز عسل شیرینتر
وسط معرکه غوغاس... شکسته بالش
آمده مادر سادات به استقبالش
جلوه آیینه طلب شد غزلش کرد خدا
چه بگویم به چه حالی بغلش کرد خدا
چه بگویم به چه حالی یل ما را کشتند.
قبله باقیست فقط قبله نما را کشتند.
قبله باقیست، خدا هست، بگو با صهیون
صد چنین قبله نما هست بگو با صهیون
عاقبت مسح جنون، خون به پر و بال کشید
روضه قاسم ما نیز به گودال کشید
بت بگو، بی سروپا باش، سراپا تبریم
چند سالیست که ما منتظر این خبریم
کدخدا را برسانید! زمان، م**س.تِ علیست
مالک افتاد زمین، تیغ، ولی دست علیست
کدخدا را برسانید که خون ارزان نیست
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
کدخدا را برسانید که حق تابندهست
مالک افتاد ولی خشم مقدس زندهست
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
زخم شمشیر اگر خورد به شیران باشد
حاج قاسم یکی از مردم ایران باشد
چلهای هست که سردار…نه بی سر شدهاند
همه مردم ما مالک اشتر شدهاند
دل ما سوخت در این روضه خبر سنگین است
باکی از کشته شدن نیست، سعادت این است
مالک افتاد زمین، قیمت حسرت چند است
خوش به حالش که علی از دل او خرسند است
نوبت روضه قاسم شد و جولان دادند
روضه خوانها خبر از سم ستوران دادند
یا علی، اهل حرم دست به دامان تو اَند
مالک و قاسم هر عهد، شهیدان تو اند
قنفذ از یک طرف و حرمله از سوی دگر
بازهم در وسط معرکه، آهوی دگر
خبر تازه، سر قافله آوار شده
فاطمه پشت در خانه، گرفتار شده
اشک آغاز جنون است! تماشا سخت است
دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است