• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته اینجا جای زندگی نیست! | آرزو توکلی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع A.TAVAKOLI❁
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 57
  • بازدیدها 3,548
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده افتخاری
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,942
پسندها
94,705
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
سطح
46
 
  • نویسنده موضوع
  • #51
***
حال و روزمان تعریفی نیست... .
به خنده‌ها ننگر!
این‌ها همان تبسم‌های تو خالیست که فقط منحنی لب‌هاست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده افتخاری
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,942
پسندها
94,705
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
سطح
46
 
  • نویسنده موضوع
  • #52
***
دلم تنگ شده،
برای آن روزها... .
خانه‌ی مادربزرگ،
برای آن روز‌ها که صحبت مادر و خاله‌ها گل می‌انداخت و چای ل**ب سوز و ل**ب دوز مادربزرگ هم حی و حاضر!
همان روزهایی که بحث جدیدشان مصادف بود با ذوق وافر ما!
برای اندکی بیشتر ماندن و بازی کردن و آتش سوندان!
حال... .
خانه‌ی مادربزرگ را کوبیدند و آپارتمان ساختند،
خیلی منحوس است!
نه مادرجانم حال و حوصله‌ی بحث و صحبت دارد و نه خاله چشم دیدنش را!
چای مادربزرگ هم ل**ب سوز و ل**ب دوز نیست،
با چایی ساز درستش می‌کند!
یک دقیقه بیشتر از موعد ماندن هم ذوقی ندارد برایمان،
نه‌ آپارتمان جای دویدن است و نه ما حال و حوصله‌ی شیطنت داریم!
هرازچندگاهی هم موش می‌دوانیم میان صحبت خشکشان تا زودتر راهی خانه شویم!
حیف آن روزهای نزدیک و از خاطره‌ها دور!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : A.TAVAKOLI❁
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Bita

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده افتخاری
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,942
پسندها
94,705
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
سطح
46
 
  • نویسنده موضوع
  • #53
***
دست من نیست... .
گاه به سرم می‌زند،
قلم دوان دوان خود را میان آغوش انگشتان جای می‌دهد
و رقصش روی کاغذ به دلم می‌نشیند... .
جَلَب!
از کجا نمی‌دانم،
اما خوب بلد است بغض را بنویسد و اشک را... و این گرفتگی گلو را!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : A.TAVAKOLI❁
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Bita

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده افتخاری
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,942
پسندها
94,705
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
سطح
46
 
  • نویسنده موضوع
  • #54
***
عمریست خستگی‌هایم را زندگی می‌کنم‌ و دم نمی‌زنم... .
و عمریست در حسرتم،
حسرت پرسیدن حالم،
و حال من چه خوشحالم!
فهمیده‌ام که آدمیان ارزش توقع داشتن‌ هم ندارند!
این‌ها همان‌هایی هستند که که آدمیت را به مرز فنا کشانده‌اند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده افتخاری
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,942
پسندها
94,705
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
سطح
46
 
  • نویسنده موضوع
  • #55
***
چشمانم می‌چرخد روی بندبند کاغذ کاهی!
قطره‌های خیس اشک انگار هول‌تر از من هستند که بی‌اجازه می‌پرند میان ماجرا و جایشان را ثابت می‌کنند... .
و قلم می‌ایستد!
حرفی نیست،
تمام شد...!
و من هیچ نمی‌دانم جز اینکه این‌جا دیگر جای زندگی نیست! ا
ین‌جا ماتمکده‌ی قلب‌های ارباً اربا شده‌مان است!
این‌جا قرار است بخشی از اکسیژن را به ریه‌هایمان بفرستیم و صبحی بیدار شویم و در شبانگاهی بخوابیم!
این‌جا متولد می‌شویم و نفس می‌کشیم و می‌میریم!
و ما زنده‌ایم!
آری زنده‌ایم...!
ما راه می‌رویم و نفس می‌کشیم و فرقی با مردگان متحرک نداریم... .
حال برایم تعریف کنید،
حال خوب را،
زندگی کردن را،
عاشق شدن و معشوق بودن را... .
بگذریم!
بیایید فرار کنیم،
این‌جا جای زندگی نیست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده افتخاری
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,942
پسندها
94,705
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
سطح
46
 
  • نویسنده موضوع
  • #56
***
اندکی دور از هیاهوی جهان... .
به‌ سرمان می‌زند سیاه پوش شویم،
سیاه پوش آرزو‌هایی که به ندرت واقعیت و در نطفه خفه شد!
سیاه پوش نگاهی که ماند‌ و شوقش پر کشید به دیار باقی و پر شد...
پر شد از حسرت‌هایی بی‌دلیل که نشات گرفته‌ از بوی تلخ بی‌پناهی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده افتخاری
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,942
پسندها
94,705
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
سطح
46
 
  • نویسنده موضوع
  • #57
***
مانده‌ایم در سوگ آرزوها!
آرزوهایی که عجیب دور به نظر می‌رسند و شاید... .
یا در جا می‌زنیم و یا آمال در حال دویدن است!
بگذریم... .
دیگر رمقی نیست برای دویدن،
حتی درجا زدن.
در جا نمی‌زنیم
و در جای می‌مانیم و به قولی گذر عمر را تماشا می‌کنیم.
گذر عمری که عجیب به دل نمی‌نشیند و مملو از بغض‌هایی اشک نشده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : A.TAVAKOLI❁

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,866
پسندها
77,317
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
46
 
  • #58
IMG-20200310-WA0039~2.jpg
 
امضا : Maede Shams
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا