روی سایت دلنوشته‌ی زبان دل | آتوسا رازانی کاربر انجمن یك رمان

  • نویسنده موضوع Atousa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 133
  • بازدیدها 4,013
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #111
***
هر وقت به تو فکر می‌کنم، خود را در حوالی چشم‌هایت، اسیر نگاهت می‌یابم.
میان پلک زدن‌هایت معلق می‌شوم؛
قلبم از جاذبه‌ی نگاهت، مشت‌هایش را محکم بر سینه‌ام می‌کوبد
چون پروانه‌ای که شوق پرواز دارد، به شوق روی تو بال‌های خیالم را می‌گشایم.
چه شیرین است فکر کردن به تو! و چه جذاب است، خیال چشم‌های تو!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #112
***
در زندگی گاهی لازم است، تسلیم سرنوشت شویم و آنقدر برای اتفاقی که افتاده است، غصه نخوریم
اگر تلاش‌مان را کردیم و شکست خوردیم، به جای سرزنش خود، به فکر شروعی جدید باشیم
مانند نارنگی که اگرچه به تابستان نرسید تا رنگ سرخ عاشقی تن کند، اما ناامید نشد و با عطر تنش و نارنجی لبانش در پاییز دلبری می‌کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #113
***
من نه صبورم و نه قوی!
نه فراموش‌کارم، نه بی‌احساس!
من فقط خسته‌ام
خسته از واکنش نشان دادن، خسته از یادآوری‌ها و رنج کشیدن‌ها.
سکوت می‌کنم، می‌گذرم و می‌خندم. می‌گویند:
صبورم، فراموش‌کار و قوی‌ام، اما من فقط خسته‌‌ام؛ خسته از واکنش نشان‌ دادن‌ها.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #114
***
همان بهتر که کسی ما را نفهمد، تا آدم‌هایی که اشتباه ما را می‌فهمند یا منت درک کردن‌شان را بر سرمان می‌گذارند
یک عده هم اصرار دارند که ما را فهمیده‌اند، اما تنها ادعا هستند؛ بلکه ما را نمی‌فهمند
تنهایی و فهمیده نشدن، خیلی بهتر از شلوغی‌های کاذب فهمیده شدن است.
گاهی تنها خودت، حال خودت را بفهمی، کافی ا‌ست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #115
***
پاییز جانم!
به گمانم امسال کمی درون‌گرا شده‌ای
آخر نیمی از تو گذشت تا اشک چشم‌هایت را، روانه‌ی خیابان‌های‌مان کردی
تو که می‌دانی اشک‌های تو، حکایت‌شان با قطره‌های اشک بهار فرق دارد
عطر باران تو لبریز از خاطرات است و مملو از دلتنگی
غم این خاطرات و دلتنگی، تلخ نیست؛ گویی مرهم زخم های روحمان است.
پاییز جانم! لطفاً درون‌گرا نباش!
ببار جانم! ما را دریغ از شکستن بغض‌هایت نکن
حالِ ما با لمس سردی اشک‌های تو خوب می‌شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #116
***
هر آدمی در زندگی‌اش، یک آدم امن را تحت عنوان صمیمی، کنار خودش دارد؛
این آدم‌ها، آدم‌های روز مبادا هستند؛ یعنی همان روزهایی که حرف‌های دلت را بدون نگرانی از قضاوت یا سرزنش شدن، فقط میتوانی پیش او بگویی.
اما حکایت امثال من، کمی متفاوت‌تر است
آدم‌های امن زندگی ما، خودِ خودمانیم و حرف هایمان را به جز خودمان، نمی‌توانیم به کس دیگری بگوییم
در حقیقت تنها جایی که احساس امنیت می‌کنیم، کنار خودمان است و حرف‌های‌مان را فقط می‌توانیم به خودمان بزنیم
ما منزوی نیستیم، فقط از نقاب‌های دروغین صمیمیت‌، دوری می‌کنیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #117
***
رسالت من چیست؟ جز فکر کردن به تو و شعر سرودن از اقیانوس آبی چشمانت!
غرق شدن در قعر این اقیانوس و عاشق امواج نگاهت.
رسالت من چیست؟ جز دوست داشتن تو و لحظه شماری برای دیدن لبخندهای زیبای دلربایت.
رسالت من تنها عشق تو و دوست داشتن توست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #118
***
کاش یک آلزایمر اختیاری بود! هر وقت در برابر یادآوری‌های مغزت کم می‌آوردی، دکمه‌اش را می‌زدی و راحت می‌شدی.
بعضی وقت‌ها، مغز آدم بی‌درک‌ترین عضو بدن می‌شود، همان وقت‌هایی که خاطراتی را که برایت جز رنج، هیچ ارمغانی ندارند را با کیفیت عالی برایت به نمایش می‌گذارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #119
***
گاهی زبانم بند می‌آید.
نمی‌داند در برابر حجمی از واژه‌هایی که در دل تلنبار شده‌اند، چه کند!
شرح دادن‌شان برایش کار راحتی نیست؛ بیم چشیدن تلخی واژه‌هایی را دارد که نمی‌داند کدام غمی آن‌ها را در دل جا گذاشته است!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #120
***
ما آدم‌ها، عمق قلب‌مان تنها یک‌بار می‌لرزد.
زلزله‌‌ی عشق، فقط یک‌بار تخریب بر جا می‌گذارد.
آجر‌های دیواره‌ی دل که از این زلزله بیرون می‌ریزند، دیگر هیچ‌وقت مانند قبل قرار نمی‌گیرند.
گاه این زلزله، ثمره‌اش وصالی شیرین و گاه فراقی تلخ است.
فراقی که با هر خاطره، پس لرزه‌ای می‌شود که تو را به یاد همان‌زلزله‌ی عظیم می‌اندازد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا