روی سایت دلنوشته‌ی زبان دل | آتوسا رازانی کاربر انجمن یك رمان

  • نویسنده موضوع Atousa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 133
  • بازدیدها 4,014
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #101
***
دنیای عجیبی است، با آدم‌های عجیب‌تر!
همان‌هایی که در هر چیزی تنها دارایی‌شان، ادعا است
و تنها تکیه‌گاهشان، تعصب است
آدم‌هایی که منطق برایشان مهم نیست و فقط بر پایه‌ی سستی به نام تعصب سخن می‌گویند و رفتارشان نیز برگرفته از همین سخنان است
در حوالی این آدم‌ها، مانعی به نام ترس پابرجاست
ترسی که آن‌ها را از اندیشیدن و منطق دور می‌کند و تا ابد زندانی پناهگاهی به نام تعصب می‌کند
بهتر است برای آرامشتان، از آدم‌هایی که ارزششان را وابسته‌ی تعصب بر افکار پوسیده می‌دانند و ارتفاع زبان ادعایشان بلند است، دوری کنید‌ و خودتان را در خلوتی میزبان آسودگی کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #102
***
هنر آمیخته از روح است و قوت دستان هنرمند، برگرفته از جان است
هنرمند کسی است که طنین روح را بر لوح دل‌ها می‌نگارد.
روز ‌هنرمند ‌مبارک!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #103
***
خیلی دلم می‌خواهد مثل قبل‌ترها، به محض اینکه یک غم در دلم نشست، بغضم را بشکنم و گرمی اشک را، بر پهنای صورتم حس کنم و بعد از یک ساعت زار زدن، حس سبکی غم را تا عمق وجودم حس کنم.
اما نمی‌شود که نمی‌شود!
انگار هر چه سن‌مان بیش‌تر می‌شود و غصه‌های دل‌مان سر به فلک می‌کشد، ما هم در نشان دادن غصه و سبک شدنش، ناتوان‌تر می‌شویم.
هی در دل خودمان می‌ریزیم؛ هی غم را پشت خنده‌هامان پنهان می‌کنیم و هی هر کس پرسید چطوری؟ گفتیم خوبیم و عالی!
آری ما عالی هستیم؛ عالی در پنهان کردن غصه!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #104
***
پاییز به آبان که می‌رسد، نفس تازه‌ای می‌گیرد و آماده می‌شود تا خودی نشان دهد
آبان ماهی‌ها، عموماً خون‌سرد نشان می‌دهند، اما درونشان پر از شور و هیجان است
آبان ماهی‌ها، همان هایی هستند که رگ غیرت‌شان متورم می‌شود
به سرعت بادهای پاییزی، زود عاشق می‌شوند و به همان سرعت می‌توانند دل بکنند
معمولاً آدم‌های تودار و مرموزی هستند
آبان ماهی‌ها اگر درستی اخلاق شما برایشان ثابت شود، از معرفت هیچ را برای شما کم نمی‌گذارند
همدم شما در سختی‌ها و همراه شما در شادی‌ها می‌شوند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #105
***
بچه‌تر که بودم، زمین خوردم و درد زخمی شدن زانو را چشیدم
مدرسه که رفتم، قشنگ‌ترین دفتر نقاشی‌ام را گم کردم و تا توانستم برایش گریستم
دبیرستانم را که عوض کردم، از دوستان صمیمی‌ام جدا شدم و مدتی غصه‌دار بودم
دانشگاه که رفتم، تجربه‌ی بی‌معرفتی را از صمیمی‌ترین همکلاسی‌ام کسب کردم و... .
درد همیشه همراه ما هست و هر بار به نوعی خودش را نشان می‌دهد؛ این ماییم که هر‌چه سن‌مان بالاتر می‌رود، آستانه‌ی تحمل‌مان نیز بیش‌تر می‌شود، تا جایی‌که تنها واکنش‌مان به درد، سکوت می‌شود‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #106
***
مگر آدم چند بار زندگی می‌کند که سبک زندگی‌اش بر پایه‌ی حرف مردم باشد‌!
هر وقت که از ترس حرف دیگران و تایید نشدن، جاده‌ای را که باب میلت بود را مسدود کردی، جاده‌ی پیش رو اگر‌چه آسفالت قشنگ و تو چشمی دارد، اما نگاه خورشید روی آن، پاهایت را می‌سوزاند.
یک وقت به خودت می‌آیی، می‌بینی به مقصدت رسیدی؛ همان‌مقصدی که همه برایت دست می‌زنند، اما هیچ‌کس کف پاهایت را که سوخته است، نمی‌بیند.
ما آدم‌ها خودمان به خودمان گاهی ظلم می‌کنیم؛ آن هم وقتی که قید علایق‌مان را به خاطر اطرافیان می‌زنیم، همان اطرافیانی که بعد از مرگ ما نهایتاً سه روز غصه‌دار باشند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #107
***
زندگی بالا و پایین زیادی دارد، اما امید داشتن در شرایط سخت است که میزان توانایی ما را در کنترل مشکلات می‌سنجد و امید داشتن، کار هر کسی نیست!
این‌جاست که قوی بودن شخصیت‌ها معنا می‌یابد؛ وگرنه قوی بودن به حرف زدن یا ظاهرسازی نیست، بلکه پروسه‌ای ذاتی است!
اگر در برابر مشکلات سر خم کنی و خود را تسلیم کنی، تا ابد در زندان آن‌ها اسیری! اما هر گاه به آن‌ها اجازه‌ی ماندن ندهی و هر مشکل را گذرا بدانی، با قدرت سرت را بالا می‌گیری و راه را برای رفتنش، باز می‌کنی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #108
***
من دیگر از پس دوست داشتنت، بر نمی‌آیم!
راستش را بخواهی، کم آورده‌ام؛ آن هم در مقابل چشمانی که نگاهشان گویا آهنربای ستون‌های قلب من است.
به گمانم خود را در دوست داشتن تو رها کرده‌ام؛ آنقدر رها که عاشقت شده‌ام!
و ثانیه‌هایم مبتلا به عشق تو شده‌اند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #109
***
نمی‌خواهم از جوانی‌مان گلایه کنم اما راستش، نمی‌شود غصه‌ی این روز‌ها را هم نخورد!
انگار همین که از دوران بچگی عبور کردیم و پای به روزهایی گذاشتیم که قرار بود تحقق رویاهای‌مان باشد، سرنوشت چنگ‌های تیزش را رو کرد و تا توانست آن‌ها را بر گلوی‌مان فشار داد.
هر چه آشوب را که هضم تلخی هر کدام‌شان، حداقل به یک سال زمان نیاز داشت را روزانه، حواله‌ی حال‌مان کرد.
آنقدر مزه‌ی این تلخی را چشیدیم که دیگر به آن عادت کردیم و تلخی‌های جدید برایمان تازگی ندارد.
ما جوان‌هایی هستیم که دل‌های‌مان را گذر روزگار نه، گذر غم‌های روزگار پیر کرده است!
در پس این آشفتگی‌ها و رنج‌هایی که هر روز قرعه‌اش به نام یکی می‌افتد، ما دیگر خود را فراموش کرده‌ایم و یادمان نمی‌آید چه آرمان‌هایی داشتیم.
این روز‌ها، همه‌ی ما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #110
***
من فکر کردن به تو را دوست دارم
بهانه برای یاد‌آوری خاطرات شیرینت را می‌یابم
لمس نگاه پرفروغت را در خواب، آرزو دارم
من حتی شنیدن صدای خنده‌هایت را در ذهنم از این خاطره‌ها، تمنا دارم
راستش، من همه‌ی چیزهای مربوط به تو را دوست دارم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا