روی سایت دلنوشته‌ی زبان دل | آتوسا رازانی کاربر انجمن یك رمان

  • نویسنده موضوع Atousa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 133
  • بازدیدها 4,011
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #91
***
خدا خیرش بدهد! دکتر را می‌گویم.
لبخند تلخی به رویم زد و گفت:
- وقتی می‌بینی برای بعضی مشکلات نمی‌شود کاری کرد و با غصه خوردن تو چیزی درست نمی‌شود، همان‌جا غصه را متوقف کن؛ بسپارش به دست روزگار.
این جمله‌ها را هر روز نه تنها اینکه بشنوم بلکه تا عمق جانم حس می‌کنم؛ اما نه از زبان همان‌دکتر!
از زبان دکتری که جانش را در روح من می‌گذارد نه حرف‌هایش را در گوشم.
چای را می‌گویم! با جاری شدن در وجودم، روح و روانم را به آرامش می‌سپارد.
بی‌خیال غصه‌هایی که نمی‌شود برایشان کاری کرد! چایت را بنوش!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #92
***
من ضعیفم!
ضعیف در برابر چنگ‌های قوی خاطراتت.
چاره‌ای جز تسلیم شدن ندارم!
کاش تاوان تداعی خاطراتت، حبس ابد کنار تو بود نه زندان خفه‌ی دلتنگی‌ات.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #93
***
دل یک اتاق تاریک و گرفته را، یک پنجره می‌تواند روشن کند.
شاید پنجره به بزرگی اتاق نباشد، اما لطفش از وسعت اتاق بیش‌تر است.
نمی‌دانم! کدام پنجره باید اتاق نا‌امیدی‌ها‌ و دل‌گرفتگی‌های‌مان را صفا دهد.
قطعاً هر کدام از ما یک پنجره‌ی امیدی داریم که به روی کسی یا اتفاقی گشوده شود، حال دل‌مان خوب می‌شود.
امیدوارم نور پنجره‌ی امیدتان همیشه روشنی‌بخش وجودتان باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #94
***
قهوه برای من یادگاری از توست.
از قهوه‌ای گرم چشمانت تا مو‌های قهوه‌ای افشانت.
از تلخی ندیدنت تا شیرینی لبخندت.
قهوه مانند تو آرام جان من است؛ اما جانم! آرامش وجود تو کجا و جرعه‌ای از این قهوه کجا!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #95
***
در دنیایی که هر لحظه زندگی سخت‌تر می‌شود و هر ثانیه، رنگ آدم‌ها عوض می‌شود، تو همان آدم با یک رنگ معرفت باش.
رنگین‌کمان فقط یک لحظه زیبایی دارد و ماندگار است، اما یک رنگ ثابت همیشه قشنگی‌اش پابرجاست.
به خاطر این است که وقتی می‌پرسند چه رنگی را دوست داری، رنگین‌کمان نمی‌گویی؛ یک رنگ خاص می‌گویی.
نباید با آدم‌ها مثل خودشان بر‌خورد کرد!
وگرنه آدم‌ها با خصوصیت مختلف نبودند و خوبی و زشتی‌ها معنایی پیدا نمی‌کرد.
جای خالی آدم خوب حس می‌شود و دل فقط برای آدم خوب تنگ می‌شود.
درگیر رنگ‌های مختلف رنگین کمان‌های اطرافت نشو!
تو با رنگ ثابت خوبی؛ همیشه در یاد‌ها بمان!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #96
***
یک بادکنک را وقتی پر از هوا می‌کنی، می‌تواند به هرجا برود
اما وقتی خالی است، قادر به انجام هیچ حرکتی نیست
امید هم برای ما حکم هوا را دارد
وقتی امید نباشد، نمی‌توانیم هیچ قدمی برداریم یا جلوتر از خودمان را حتی ببینیم.
مهم نیست، چقدر به تو سخت می‌گذرد؛ امید داشته باش تا قدرت پرواز بگیری!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #97
***
از یک جایی به بعد، تنها بی‌خیالی را از بر می‌شوی.
سکوت می‌کنی، درست مانند شب!
برایت مهم نیست که چقدر روز پرهیاهویی داشته‌ای یا چقدر سوز آفتاب یا سوزش باد، جانت را آزرده است؛ تو آرامی درست مانند شب.
همه‌ی روز‌های پر از آشفتگی، یک وقتی شب‌های پر از سکوت می‌شوند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #98
***
هر کدام از ما در زندگی‌مان، آواز دوست داشتن‌های زیادی می‌شنویم؛ اما فقط یکی از آن‌ها به مزاج‌مان خوش می‌آید.
مانند کودکی که تنها با آوای لالایی مادرش آرام می‌شود.
ما مدت‌ها درگیر این آواز دوست داشتن و لذت شنیدنش و هراس از روزی که آن را نشنویم می‌شویم.
و اگر روزی از شنیدن آن محروم شویم، مثل کودکی که بی تاب شنیدن صدای مادرش هست، بی‌قرار می‌شویم.
نه میل به شنیدن دوست داشتن جدیدی داریم و نه قدرت فراموشی نوای دوست داشتن قبلی.
پس به ناچار به ذهن رجوع می‌کنیم تا با یادآوری آن آواز، خاطرمان را تسکین بخشیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #99
***
چه بی‌رحمانه، شب‌های طولانی پاییز، پلک‌هایم را خیس از باران خاطراتت می‌کنند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #100
***
پاییز، چون عاشقی نازک نارنجی است که با یک خم به ابرو آوردن یار، لبانش می‌لرزد و اشک در چشمانش حلقه می‌زند
به محض دلتنگی‌اش برای یار، در گوشه‌ای کز می‌کند و ناله‌هایش را راهی آسمان می‌کند
این‌همه دل‌گرفتگی و آسمان اشکی، تقصیر پاییز نیست؛ مقصر دل بدون طاقت اوست که زود می‌رنجد و او را پریشان می‌کند
پاییز نماد آدم‌های دل‌نازک است؛ به ما یاد‌آوری می‌کند که هوای دلشان را بیش‌تر داشته باشیم؛ مبادا با رفتارمان آزرده خاطرشان کنیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا